آیت الله کشمیری: روزی نیم ساعت برای خودتان ساکت باشید و تفکر کنید از کجا آمدم و به کجا می روم آمدنم


آیت الله کشمیری: روزی نیم ساعت برای خودتان ساکت باشید و تفکر کنید از کجا آمدم و به کجا می روم آمدنم بهر چه بود؟ روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم؟ آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بود است مراد وی از این ساختنم جان که از عالم علوی است یقین می دانم رخت خود باز بر آنم که همان جا فکنم مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم کیست در گوش که او می شنود آوازم یا کدام است سخن می نهد اندر دهنم کیست در دیده که از دیده برون می نگرد یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم می وصلم بچشان تا در زندان ابد از سر عربده مستانه به هم درشکنم من به خود نامدم این جا که به خود باز روم آن که آورد مرا باز برد در وطنم تو مپندار که من شعر به خود می گویم تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم شمس تبریز اگر روی به من بنمایی والله این قالب مردار به هم در شکنم



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله کشمیری , تفکر ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 17 ارديبهشت 1396
فقط یک لحظه...
 
مرد در حال برق انداختن اتومبیل جدیدش بود کودک چهار ساله اش تکه سنگی را برداشت و روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت.

مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چندبار محکم پشت دست او زد بدون آنکه متوجه شود که با آچار پسرش را تنبیه نموده است.

در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان چهار انگشت پسر قطع شد. وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید: پدر انگشتان من کی در خواهند آمد؟

مرد آنقدر مغموم بود که هیچ چیز نتوانست بگوید به سمت اتومبیل برگشت و چندین بار به آن لگد زد ... حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود نگاه میکرد..

میدانید؟!

مزر میان خشم و عشق چند ثانیه بیشتر نیست این مرد یک جانی خطرناک نبود٬ یک انسان عادی بود و یک پدر٬ که فقط یک لحظه خشم بر او غلبه کرد..

و این داستانی نیست که از زندگی ما خیلی دور باشد.

این را به یاد داشته باشید:

اشیاء برای استفاده شدن و انسان ها برای دوست داشتن می باشند» در حالی که امروزه از انسان ها استفاده میشود و اشیاء دوست داشته میشوند!!

 

آن هنگام که خشم و عصبانیت همچون شیطان در رگهای من حلول میکند

پناهگاهی مطمئن تر از تو ندارم

ای مهربان ترین



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , ,
:: برچسب‌ها: یک لحظه , عصبانیت , عشق و اشک , خشم و عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 27 فروردين 1396
یاد بگیریم و بکار ببندیم؟!

دکتر حسابی

 
وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی به پایان می رسد.
وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند ، یک زندگی آغاز می شود.
تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود.
نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت، اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت.
-------------------
 
بااین4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید: 1-آنهائی که از زندگی بیزارند و با
همه دنیا سر جنگ دارند.2-آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می
کنند.3-آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می
کنند.4-آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: دکتر حسابی , جملات زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 27 فروردين 1396
شیفتگان سرگرمی
 


:: موضوعات مرتبط: بصیرت , ,
:: برچسب‌ها: بصیرت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 27 فروردين 1396
السلام ای کربلا در کربلا ای به ایمان برادر مبتلا
والپیپر مذهبی ، والپیپر اهل بیت ، والپیپرحضرت زینب ، والپیپرحضرت زینب کبری، والپیپر ام المصائب
چادر  خاکی نشان مادری زینب است

ارث زهرا صورت نیلوفری زینب است

خط فکرم بر گرفته از دمشق و کربلاست

هرچه دارم از دعای مادری زینب است

پیکرم صحرای تربت، در رگم آب فرات

این یکی از راه شیعه پروری زینب است

من کیم تا دم زنم از عمه سادات چون

ذات الله الصمد خود مشتری زینب است

کشتی ارباب با دستان زهرا می رود

لنگر کشتی نخی از روسری زینب است

علم او از بس که از حد تصور خارج است

حضرت جبریل هم پا منبری زینب است

بیمه کردم قلب بیمارم به اشک روضه ها

خوش به حال آن کسی که بستری زینب است

قلب ما سنگ است و با گریه طلایی میشود

مجلس روضه محل زرگری زینب است

رنگ خاکستر برای ما گریز پر غمی ست

غیرت ما معجر خاکستری زینب است

با تمام این مصیبتها چه زیبا گفته است

" ما رایت الا جمیلا " برتری زینب است

شاه افتاد از فرس، رخداده در مجلس، ولی

مات کردن شیوه افشاگری زینب است

لال شد عالم در آن وقتی که گفتی اُسکُتو
اهل عالم این صدای حیدری زینب است


:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: زینب (س) ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 23 فروردين 1396
دل را به سر زلف تو باید گره زد ...

دل را به سر زلف تو باید گره زد ...

افسران - دل را به سر زلف تو باید گره زد ...

به نام عشق ...
مهدی جان
دل را
به سَرِ زلف تو
باید گرهی زد...!
خیری که ندیدیم از این
سبزه یِ عیدی...

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: مهدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1396
سفر فرصت خوبیه تا
افسران - سفر فرصت خوبیه تا

سفر فرصت خوبیه تا #تاریخ و گذشته #ایران مونو هم بهتر بشناسیم.. اینجا #جزیره_هرمز

یادآور یک #قهرمان تاریخی و یک #ننگ تاریخی



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , تاریخی , ,
:: برچسب‌ها: امامقلی_خان , بحرین , شاه , شاه_عباس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1396
یکی از مظلومیت های انقلاب ما...
افسران - یکی از مظلومیت های انقلاب ما...

 



:: موضوعات مرتبط: سیاسی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: منافقین , سید مهدی هاشمی , منتظری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1396
با این همه مسئول ؛ مسئولیت نشناس آقا همچنان تنهاست ...
افسران - با این همه مسئول ؛ مسئولیت نشناس آقا همچنان تنهاست ...

6 وزیر برای رفع فیلتر «کلش‌ آف کلنز» یک ماه وقت گذاشتند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به پیگیری یک ماهه شش وزیر برای رفع فیلتر بازی «کلش‌آو کلنز» اشاره کرد و گفت: این که تعدادی از وزراء وقت زیادی را برای رفع فعالیت بازیهای رایانه‌ای صرف می‌کنند نشانه عزم جدی در حمایت از این فضای جدید است.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , بصیرت , ,
:: برچسب‌ها: آقا_تنهاست , همچنان , وزیر , وزرا_کابینه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 21 اسفند 1395
معیار را با نامزدهای انتخاباتی پیش رو

اگر دو نفر از اصحاب خاص امیرالمومنین برای انتخابات نامزد شوند، شما به کدام یک رای نمیدهید؟

مالک اشترنخعی یا کمیل؟چرا؟        
چرا به مالک اشتر رای میدهیم؟

در واقع سوال مهمتر این است که  چرا به کمیل رای نمیدهیم؟
دعای کمیل معروف را امام علی(ع) به همین جناب کمیل بن زیاد تعلیم داد.
هر دوی این شخصیتها، انسانهای خوبی هستند،اما مگر انسان خوب، الزاما سیاستمدار و مسوول خوبی هم هست؟
هر دوی اینها، در بسیاری از مراتب و مقامات شاید هم سطح باشند.
اما چرا به کمیل رای نمیدهیم؟

مساله اینجاست.

تاریخ را بخوانید:

در سال ۳۹هـ. ق. کمیل بن زیاد از جانب امیرالمؤمین (علیه السلام) به فرمانداری شهر هیت منصوب شد. پس از مدتی خبر به وی رسید که یاران معاویه به فرماندهی «سفیان بن عوف» قصد یورش به هیت را دارند، به خیال اینکه آن‌ها در «قرقیسا» هستند، بدون اجازه امام علی (علیه السلام) ۵۰ نیروی مسلح را برای دفاع در شهر گذاشت و خود و یارانش به طرف آنجا حرکت کرد، تا در جنگ پیشدستی کرده باشد. سپاهیان معاویه از فرصت استفاده کرده به هیت حمله کردند و به غارت پرداختند. امام علی (ع) نامه‌ای به کمیل بن زیاد نوشت و او را سرزنش کرد.

ناراحتی و گلایه امام علی(ع) از کمیل:
سستی انسان در انجام کارهایی که بر عهده اوست، و پافشاری در کاری که از مسؤولیّت او خارج است، نشانه ناتوانی آشکار، و اندیشه ویرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقیسا» در مقابل‌‌ رها کردنِ مرزهایی که تو را بر آن گمارده بودیم و کسی در آنجا نیست تا آنجا را حفظ کند، و سپاه دشمن را از آن مرز‌ها دور سازد، اندیشه‌ای باطل است. تو در آنجا پلی شده‌ای که دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت هجوم آورند، نه قدرتی داری که در کنار تو نبرد کنند، و نه هیبتی داری که از تو بترسند و بگریزند، نه مرزی را می‌توانی حفظ کنی، و نه شوکت دشمن را می‌توانی درهم بشکنی، نه نیازهای مردم دیارت را کفایت می‌کنی، و نه امام خود را راضی نگه می‌داری.

اما نظر امام علی(ع) در مورد مالک اشتر:
«مالک! مالک چه بود! به خدا اگر کوه بود کوهی بود جدا از دیگر کوهها و اگر سنگ بود سنگی بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد،
خدا رحمت کند مالک را، او برایم چنان بود که من برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم.


آدم خوب بودن دلیل بر نماینده، ریاست جمهوری و یا سیاستمدار خوب بودن نیست.
حکومت اسلامی، مالک اشتر می خواهد.
مالک اشتر سپر بلای علی(ع) بود.

به همین دلیل رهبر انقلاب فرمودند:

 آدمهایی را انتخاب بکنند که وقتی رفت در آن مسند نشست -حالا آن مسند هرچه باشد؛ چه مسند عضویّت در مجلس خبرگان باشد یا در مجلس شورای اسلامی باشد یا ریاست جمهوری باشد- خودش را سپر بلای مشکلات کشور قرار بدهد، فانی در خدمات و مصالح و منافع عمومی مردم باشد، کشور را به دشمن نفروشد، مصالح کشور را برای رودربایستی با این و آن زیر پا نگذارد؛ باید این را انتخاب کنند. این میشود یک انتخابات خوب.

این نظر و معیار را با نامزدهای انتخاباتی پیش رو مقایسه کنید.



:: موضوعات مرتبط: بصیرت , ,
:: برچسب‌ها: معیار , انتخابات ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 21 اسفند 1395
انقلاب توپخانه‌ای نیروهای مسلح با نسل جدید «فجر 5»

با توجه به اینکه نصب بالک در سر جنگی موشک‌ها پیش از این روی موشک‌های مشهوری چون فاتح 110 و عماد تجربه شده بود، طراحی و تولید راکت هدایت‌شونده با کلاهک خاص، کاملا در دسترس متخصصان ایرانی بوده است.

انقلاب توپخانه‌ای نیروهای مسلح با نسل جدید «فجر 5»/ نصب کلاهک خاص روی راکت هدایت‌شونده ایرانی +تصاویر



:: موضوعات مرتبط: نظامی , فناوری , ,
:: برچسب‌ها: توپخانه , موشک , فجر 5 , انقلاب توپخانه ای ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 21 اسفند 1395
روز درخت کاری
افسران - روز  درخت کاری


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: روز درخت کاری ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1395
میدونی فاجعه یعنی چی ؟

 

 

‏می دونی فاجعه یعنی چی?!!!

یعنی چرخِ دکّه‌های روزنامه فروشی با فروش دخانیات میچرخه

نه روزنامه و کتاب



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , کاریکاتور , ,
:: برچسب‌ها: میدونی فاجعه یعنی چی , کتاب , روزنامه , دخانیات , فاجعه ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 اسفند 1395
دکتر حسابی در کلاس درس (شعور و فرهنگ استاد)
Iran beter

 

 

پروفسور حسابی:

۲۲ سال درس دادم؛

۱- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم. (چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید)

۲- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم! (چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست)

۳-هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم! (چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش)

۴- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم. (چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن)

۵- هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم! (چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد)

۶- هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم! (چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم..)

۷- هیچگاه دانش آموزی درب دفتر نفرستادم. (چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور)

۸- هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم! (چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند)
۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود. (چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم!)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: دکتر حسابی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 اسفند 1395
لبیک لبیک لبیک

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در كوه طور ، به هنگام مناجات عرض كرد :
  2. ای پروردگار جهانیان ! جواب آمد : لبیك !
  3. سپس عرض كرد : ای پروردگار اطاعت كنندگان ! جواب آمد : ‌لبیك ! ...
  4. سپس عرض كرد : ‌ای پروردگار گناهكاران ! موسی علیه السلام شنید : لبیك، لبیك ، لبیك !
  5. حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم ، یكبار جواب دادی ؛ اما تا گفتم: ای خدای گناهكاران ، سه مرتبه جواب دادی ؟
  6. خداوند فرمود : ای موسی! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند. اما گناهكاران جز به فضل من پناهی ندارند. اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسی پناهنده شوند !
  7. خدایا عاشقتیم.
  8.  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
 
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: لبیک , خدا ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 اسفند 1395