قطاری که سریع‌تر از هواپیما حرکت خواهد کرد

 

قطاری که سریع‌تر از هواپیما حرکت خواهد کرد...

 

 

 

مدلی از قطار مگلو، در محیط آزمایشگاهی جنوب غربی چین توسعه یافت؛ قطاری که قرار است از هواپیما نیز سریع‌تر حرکت کند. هرچند که برای به انتها رسیدن این پروژه راه زیادی باقی است. با تحقیقات انجام شده در دانشگاه Jiao Tong در شانگهای، مدلی از این قطار پر سرعت توانایی حرکت بین ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر بر ساعت را دارد؛ یعنی معادل سرعت یک هواپیما. انتظار می‌رود این تکنولوژی تا ۱۰ سال آینده عملیاتی شود و تا سال ۲۰۳۰ در سراسر کشور گسترش یابد. با کمک این تکنولوژی، مسافران قادر خواهند بود فاصله‌ی بین پایتخت تا "گوانگ‌ژو" (۲۲۹۴ کیلومتر) را در زمان ۲ ساعت طی کنند. مسافتی که با استفاده از هواپیما ۳ ساعت طول می‌کشد.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups

(قطار مگلو)


تنها دو کشور ایالات متحده و سوئیس هستند که بر روی این تکنولوژی تحقیق و پژوهش می‌کنند. بد نیست بدانید که از لحاظ تئوری با استفاده از این تکنولوژی می‌شود تا ۲۰۰۰۰ کیلومتر بر ساعت قطارها را به حرکت در آورد. برخی از مزیت‌های این تکنولوژی، مصرف یک دهم سوخت مورد مصرف هواپیماها و ایجاد تقریبا هیچ نویز است. البته هزینه‌ی استفاده از این تکنولوژی نیز نجومی است. یکی از استادان دانشگاه Jiao Tong البته با دیده شک به قضیه می‌نگرد. او از لحاظ فنی و اقتصادی آن را مورد سوال قرار می‌دهد و اضافه می‌کند که برای مردم بسیار خطرناک است که با کمک این تکنولوژی با میانگین سرعتی بیش از ۳۵۰ کیلومتر مسافرت کنند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: قطار- سریعتر- هواپیما ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
آیا میدانید؟

آیا میدانید...؟

 

 

حروف انگلیسی A,B,C,D در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 99 دیده نمی شود؟

 

حرف D برای اولین بار در عدد 100 بکار می رود (Hundred)

 

حروف A,B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999 دیده نمی شود.

 

حرف A برای اولین بار در املای عدد 1000 دیده می شود (Thousand)

 

حروف B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999999999 دیده نمی شود.

 

حرف B برای اولین بار در املای عدد بیلیون بکار می رود. (billion)

 

و حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , ,
:: برچسب‌ها: حروف ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
درمان درد

درمان درد...

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: درمان درد ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
۶ قانون ست کردن رنگ ها در دکوراسیون منزل!

چرخه ی رنگ چیست و چگونه از آن در دکوراسیون داخلی خود استفاده کنیم؟

طراحان معمولا از چرخه رنگ برای به تصویر کشیدن و نمایش دادن رنگ‌های یک طیف رنگی واضح و دیدنی استفاده می‌کنند. این مدل کاری مدل ساده‌ اما خیلی مهم است، باید بدانیم  که نیاز نیست خیلی هم به تمامی اصول چرخه رنگ پایبند بود. با این حال، استفاده از چرخه رنگ به ما این امکان را می‌‌دهد که از برخی از راز و رمزهای مربوط به انتخاب تم رنگی برای طراحی داخلی خانه پرده برداریم. برای استفاده از چرخه ی رنگ باید بدانید که رنگ هایی که مقابل هم قرار می گیرند یعنی همان رنگ های متضاد در واقع رنگ های مکمل محسوب می شوند. پس یکی از ساده ترین راه کار ها استفاده از رنگ های مکمل چرخه ی رنگ می باشد، که در چرخه رو به روی هم قرار گرفته اند. به طور مثال ترکیب رنگ  بنفش و زرد.

مطلب بیشتر:معجزه چرخه رنگ در دکوراسیون منزل

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: دکوراسیون- ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
ایرونی جماعت
 




:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: ایرونی- جماعت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
تصویر
 

پفک خوراندن به بز/اطراف تهران





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: پفک -بز- تهران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
روش تغییر رمز وای فای در مودم‌ها

تغییر رمز مودم وای فای در هر مدلی متفاوت است و فقط کافی است مراحل آن را در یکی مودمی یاد بگیرید و بعد از آن می‌توانید رمز هر نوع مودمی و از هر برندی را به راحتی تغییر دهید.

ابتدا مرورگر اینترنتی را باز کنید و آدرس 192.168.1.1 را تایپ کنید.
سپس نام کاربری و رمز عبور مودم‌تان را وارد کنید، که معمولا admin می‌باشد. با وارد کردن نام کاربری و رمز عبور وارد صفحه تنظیمات می‌شوید. تا به اینجای کار همه مودم‌ها مثل هم هستند اما برای ورود به قسمت تنظیمات وای فای ۲ تا راه وجود داره که در مودم‌های مختلف یکی از دو روش اعمال شده است:


۱- در صفحه اصلی تنظیمات مودم گزینه‌ای وجود داره با عنوان Network که وقتی روی آن کلیک کنید یک صفحه دیگری باز می‌شود که چند گزینه دارد. دنبال گزینه‌ای با عنوان Wireless یا WiFi و یا WLAN را پیدا کنید تا وارد صفحه تنظیمات WiFi شوید.  در بخش تنظیمات Wi Fi به قسمت Security برید و از آنجا گزینه Password یا Preshared Key یا Passphrase را پیدا کنید و به دلخواه تغییر دهید.


۲- در صفحه اصلی تنظیمات گزینه‌ای با عنوان Wireless یا WiFi و یا WLAN وجود دارد. هر کدام از این گزینه‌ها را انتخاب کنید و در بخش تنظیمات Wi Fi به قسمت Security برید و از آنجا گزینه Password یا Preshared Key  یا Passphrase رو پیدا کنید و به دلخواه رمزعبور را تغییر دهید.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی , فناوری , ,
:: برچسب‌ها: روش , تغییر , رمز , وای فای , مودم‌ , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
دست نوشته یک شهید برای سردار همدانی
سردارحسین همدانی از همرزمان نزدیک سردار شهید حاج محمود شهبازی در دوران دفاع مقدس بود.

سردار شهید حاج حسین همدانی یکی از بنیانگذاران سپاه منطقه غرب خصوصا استان "همدان" و "کردستان" بوده و از فرماندهان جنگ تحمیلی و از یادگاران دوران دفاع مقدس و از همرزمان نزدیک سردار شهید حاج محمود شهبازی به حساب می‌آید.

تصویری از رونوشت دستخط سردار شهبازی بر کتاب پرواز در ملکوت اهدایی به حسین همدانی در فضای مجازی منتشر شد.

کتاب و دست نوشته هدیه یک شهید به سردار همدانی+ عکس

کتاب و دست نوشته هدیه یک شهید به سردار همدانی+ عکس

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: دست نوشته، شهید، سردار، همدانی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
اعترافات زیبا

 

  اعترافات زیبا...

 

اعترافات زیبا!


>بهنام:
>اعتراف می کنم بچه که بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش می کردم تا کارتون تموم نشه و بعد می آمدم گریه می کردم به مادرم می گفتم کار تو بود روشن کردی کارتون تموم شد!
>
>شمیم:
>اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت: املاها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفی می بینم کی به حرفام گوش می ده... از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام: امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟ بیشتر هم به دریچه کولر شک داشتم!
>
>مهرشاد:
>یک روز ایستاده بودم منتظر تاکسی هی می گفتم میدون ونک! بعد از 2-3 بار دیدم بهم بد نگاه می کنن! دور و برم رو که نگاه کردم فهمیدم ایستاده ام توی میدان ونک می گم ونک!
>
>لادن:
>اعتراف می کنم وقتی بچه بودم کارتون فوتبالیستها رو نشون می داد، من هم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای توی کارتون بودم، می رفتم لباسمو عوض می کردم، یه لباس خشگل و شیک می پوشیدم، تا وقتی توی دوربین نگاه می کنند، منو ببینند و عاشقم بشن!
>
>ستاره:
>اعتراف می کنم یه بار اتو کشیدن موهام یک ساعت طول کشید، چون موهام بلند بود، بعد از کلی کیف کردن و احساس رضایت، نگاه کردم دیدم اتوی مو خاموشه!
>
>نگار:
کلاس اول دبستان بودم سر درس "ص" وقتی داشتم مشقاشو می نوشتم به ذهنم رسید ما تو زبان عامیانه می گیم "بارون" اما کتابیش می شه "باران"، پس صابون هم لابد صابان هست اصلش! از این نبوغ خودم کیف کردم، همه مشقامو نوشتم صابان! فرداش معلممون به شدت نبوغمو برد زیر سوال!

علی:
اعتراف می کنم بار اول که یه بز از نزدیک دیدم بچه بودم، از ترس بهش سلام کردم بعد فرار کردم.

بتی:
اعتراف می کنم یه با زنگ زدم 700 اپراتور ایرانسل کلی پشت خط منتظر موندم تا بعد از یک ربع یه پسره جواب داد. من هم حواسم دیگه به گوشی نبود هل شدم گفتم: سلام منزل آقای ایرانسل؟

شیوا:
اعتراف می کنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام، تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه! تازه هی چند بار پشت سر هم این کار رو کردم، چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!

نگین:
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارساله مون رو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چه طوری؟
دیدم بچه تحویلم نگرفت باباهه خندید.
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چه قدر بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای...
گفت اون اسمش پارساست، اسم باباش نویده!

بهزاد:
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونه تون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیامد تازه شاهکارم برای خانواده معلوم شد!

اعتراف می کنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیـــــــر جووون... بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی می خوامـــت... گفتم منم همین طور... گفت پیش ما نمیای؟ گفتم چرا، حتماً... از پشت میزم بلند شدم برم توی اتاقش. به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفنی با دوستش حرف می زنه و من از شدت ضایعگی دیوار رو گاز گرفتم...

مونا:
چند روز پیش دختر خالم گوشی موبایلش رو خونه ما جا گذاشته بود... بهش اس ام اس زدم: گوشیتو جا گذاشتی!

چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار می کشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگار رو روی گوشیم خاموش کردم و بدتر از اون این که بلافاصله گوشی رو پرت کردم توی باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم!

بتی:
اعتراف می کنم یکی از معضلات دوران بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتونی که اشک هاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم! کلی تلاش می کردم موقع گریه کردن مثل اونا باشم. مثلا سرمو بالا بگیرم دهنمو باز کنم یا چشامو تنگ کنم! ولی باز هم جواب نمی داد



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: اعتراف- زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
چرا خدا زن را آفرید؟

 

 چرا خدا زن را آفرید؟...

Why God Made
Mothers
 

By the time the Lord made mothers, he was into his sixth day of working overtime.
An Angel appeared and said "Why are you spending so much time on this one"?
وقتی خدا مادران را می آفرید در روز ششم تا دیروقت کار می کرد.
فرشته‌ای اومد و پرسید: چرا اینقدر روی این یکی وقت می گذاری؟
و خدا پاسخ داد :
می دونی چه خصوصیاتی در نظر گرفتم تا درستش کنم ؟
 

She has to be completely washable, but not plastic, have 200 movable parts, all replaceable, run on black coffee and leftovers, have a lap that can hold three children at one time , have a kiss that can cure anything from a scraped knee to a broken heart, and do these things only with two hands."
باید قابل شستشو باشه ولی پلاستیکی نباشه. بیش از 200 قسمت قابل حرکت داشته باشه که قابل تعویض باشند. و باید بتونه از همه جور غذا استفاده کنه. .باید بتونه هم زمان سه تا بچه رو در آغوش بگیره . با یه بوسه که از زانوی زخمی تا قلب شکسته رو شفا بده. و همه اینها رو باید فقط با دو تا دست انجام بده.
 

the angel was impressed" just two hands..impossible""
"And that's just on the standard model?" the Angel asked.
"This is too much work for one day. Wait until tomorrow to finish."
فرشته تحت تأثیر قرار گرفته بود .
فقط دو تا دست غیر ممکنه . مطمئنی این یک مدل درست و استاندارده ؟
این همه کار برای امروز زیاده بقیه‌اش رو بگذار برای فردا و تکمیلش کن
 


"But I can't!" The Lord protested, "I am so close to finishing this creation that is so close to my own heart. She already heals herself when she's sick AND she can work 18 hours a day
نمی تونم دیگه آخرای کارمه. چیزی نمونده که موجودی را که محبوب قلبم هست رو کامل کنم.
وقتی بیمار می شه خودش، خودش رو معالجه می کنه و می تونه 18 ساعت در روز کارکنه .


The Angel moved closer and touched the woman, "But you have made her so soft, Lord."
"She is soft," the Lord agreed, "but I have also made her tough. You have no idea what she can endure or accomplish."
فرشته نزدیکتر اومد و زن رو لمس کرد:
این که خیلی لطیفه!!
بله لطیفه. ولی خیلی قوی درستش کردم . نمی تونی تصور کنی چه چیزهایی رو می تونه تحمل کنه و بر چه مشکلاتی پیروز بشه.

"Will she be able to think?", asked the Angel.
The Lord replied, "Not only will she be able to think, she will be able to reason, and negotiate."
The Angel then noticed something and reached out and touched the woman's cheek. "Oops, it looks like you have a leak with this model. I told you that you were trying to put too much into this one."
فرشته پرسید : می تونه فکر کنه ؟
خدا پاسخ داد : نه تنها فکر می کنه می تونه استدلال و بحث و گفتگو کنه .

فرشته گونه زن رو لمس کرد: ”خدا فکر کنم بار مسئولیت زیادی بهش دادی ! سوراخ شده و داره چکه می کنه !”
 


"That's not a leak." The Lord objected. "That's a tear!"
"What's the tear for?" the Angel asked.
The Lord said, "The tear is her way of expressing her joy, her sorrow, her disappointment, her pain, her loneliness, her grief, and her pride."
The Angel was impressed. "You are a genius, Lord. You thought of everything; for mothers are truly amazing!"
خدا اشتباه فرشته رو تصحیح کرد : چکه نمی کنه - این اشکه .
فرشته پرسید :به چه دردی می خوره ؟
اشکها روش او هستند تا غمهاش، تردیدهاش، عشقش ، تنهائیش، رنجش و غرورش را بیان کنه .
فرشته هیجان زده گفت :خداوندا تو نابغه ای فکر تمام چیز های خارق العاده رو برای ساختن مادرها کرده ای ..
but there is only one thing wrong with her
she forgets what she is worth...
فقط یک چیزش خوب نیست.
خودش فراموش می کنه که چقدر با ارزشه .
 
~by Erma Bombeck~
pass this on to your lady friends to remind them how fantastic they are ....pass it on to males you
know .sometimes they need to be reminded ..!!!
این متن رو برای تمام دوستان خانم خودتون بفرستید تا بدونند که چقدر فوق‌العاده هستند
و همینطور برای آقایان که گاهی لازمه بهشون یادآوری بشه. .


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: خدا- زن- آفریدن ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
ساپورت از کجا آمد؟؟؟?



آیا می دانستید که در دهه 1980 میلادی در کنکره آمریکا طرحی مطرح شد مبنی بر اینکه زنانی که در کلوپها و بارها و مراکز فساد مشغول به خود فروشی هستند ، باید یک وجه تمایزی با بقیه زنان اجتماع داشته باشند که در این زمان بفکر طراحی لباسی جذاب ودر عین حال منحرف کننده افتادند که این دسته از زنان را از جامعه متمایز کنند.
" ساپورت " محصول این تفکر غربی بود که امروزه برای کشورهای جهان سوم تبدیل به فرهنگ و مد شده است. کاش استفاده کنندگان این لباس سخیف می دانستند که در چه دامی افتادند و چطور مورد تمسخر سران کشورهای غربی قرار گرفتند...
امام حسین فرمودند:
لباس تنگ نپوشید که لباس یهودیان است

لطفا منتشر کنید شاید واقعا عده ای ندانند که چه می کنند.




:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: ساپورت ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
شیعیان ❗️ بصیرت ❗️



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: بصیرت ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
پاییز آمدست

 

اس ام اس های احساسی و جدید پاییز 94

پاییز آمدست که خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر”من دوست دارمت”
بر باد می دهم همه ی بود خویش را
یعنی تو را… به دست خودت می سپارمت





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: پاییز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
عظیم ترین مجسمه های جهان

عظیم ترین مجسمه های جهان...

 

 

از زمان باستان تاکنون بشر علاقه زیادی به ساخت مجسمه‌های با ابعاد بزرگ داشته است. مجسمه ابوالهول که توسط مصریان باستان ساخته شده در حدود 20 متر ارتفاع داشته و هنوز هم جزء بزرگ‌ترین مجسمه‌های جهان محسوب می‌شود. در طول سی سال گذشته جهان شاهد ساخت مجسمه‌هایی بلندتر و بزرگ‌تر بوده است. در ادامه شما را با تعدادی از این عجایب نوین آشنا می‌کنیم.

رودینا مات(مام وطن)

عظیم ترین مجسمه های جهان
این مجسمه که در شهر کیف (Kiev) پایتخت کشور اوکراین قرار دارد و از روی سمبلی مربوط به جنگ جهانی دوم مدل سازی شده که هدف آن بسیج و تحریک مردم شوروی بوده در زمان جنگ بوده است. ساخت این مجسمه که از جنس تیتانیوم است در 1981 به پایان رسید و در ارتفاع 62 متری و برفراز ساختمان موزه این شهر(موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه) قرار گرفته است. طول این مجسمه 102 متر و وزن آن 560 تن است. طول شمشیر مجسمه 16 متر و وزن آن 9تن بوده و روی سپر مجسمه آرم اتحاد جماهیر شوروی نقش بسته است.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: عظیم- مجسمه ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 15 مهر 1394
میوه هائی که به جوان ماندن انسان کمک میکند

میوه هائی که به جوان ماندن انسان کمک میکند...

 

 

لیموترش، انار، انگور، گریپ فروت و غیره از میوه هایی هستند که به جوان ماندن انسان کمک می کنند.

خبرگزاری شینهوا با انتشار تصاویر لیمو ترش، آلو زرد، گریپ فورت، گیلاس، انار، هویج، زیتون، خیار و انگور اعلام کرد که مصرف آنها به جوان ماندن انسان کمک می کند.

***لیموترش

لیمو ترش خاصیت ضدباکتریایی، ضدویروسی، تقویت کننده سیستم دفاعی بدن، کاهش دهنده وزن، هضم کننده و تصفیه کننده کبد دارد. لیمو ترش دارای املاح و ترکیبات زیادی مانند اسیدسیتریک، کلسیم، منیزیم، ویتامینC، فلاوونوئید، پکتین و لیمونین است که ایمنی بدن را تقویت می کند و با عفونت ها مقابله می کند.

***آلو زرد

آلوزرد حاوی ویتامین های آ- ب – ب2- ب 6 پ پ – ث و عناصری مثل کلسیم، فسفر، منیزیم، آهن فلوئور و گوگرد است.

آلو زرد به علت داشتن مواد معدنی مفید، عدم تعادل یون های خون را از بین می برد و مواد لازم را در دسترس سلول های بدن و بویژه سلول های عصبی قرار می دهد.

این عناصر مفید در فعالیت سلول های عصبی و از میان بردن تحریک آنها نقش بسزائی دارند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: میوه- جوان - انسان ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 15 مهر 1394
طنز تلخ

 

طنز تلخ...

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: طنز -تلخ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 15 مهر 1394
چهار چیز

چهار چیز...

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: چهار- نکته ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 15 مهر 1394
دو عکس دیدنی

 

دو عکس دیدنی...

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: عکس- دیدنی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
آرزو

 

آرزو...

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: آرزو ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
خواب دیدن

 خواب دیدن...

 

 

 

 

 

 

 

همه مردم خواب میبینند.... خواب ها گاهی ترسناک و زمانی مبهم و برخی هم کاملا گویا هستند.

در مورد خواب دیدن هیچ نکته روشن علمی نمیتوان گفت .... اما تعبیر شدن بعضی از خواب ها آنچنان وضوح دارد که انسان در علت آنها حیران میماند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: خواب- ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
طنز- معنی پشت پرده

طنز- معنی پشت پرده...

 

 

 

متخصص کسی است که موضوع ساده یی را چنان پیچیده کند که باورت شود که پیچیدگی موضوع تقصیر توست! - ویلیام کاسل
اگر تلفن زنگ نزنه، منم!- جیمی بافه(خواننده ی امریکایی)
شاید کره ی زمین جهنم کره یی دیگر باشد!- آلدوس هاکسلی
بارزترین دلیل این که موجودات هوشمند در کهکشان زندگی می کنند این است که هرگز نکوشیده اند با ما تماس بگیرند!- بیل واترسن
نمی توانی همه چیز داشته باشی. کجا جایشان می دهی؟!- استیون رایت

دشمنان خود را دوست داشته باش. دیوانه شان میکند!- لی.دی ایست
به امید آن که دوست دارانمان دوستمان بدارند و آن ها که دوستمان ندارند، خداوند قلبشان راتغییرجهت دهد. اگر نتوانست قلبشان را تغییرجهت دهد، مچ پایشان را تغییرجهت دهد تا آنان را از لنگیدنشان بشناسیم!- دعای ایرلندی
منو به هوس نینداز. راهشو خودم بلدم!- ریتا لی بران
زندانی جنگی کسی است که در کوشش خود برای کشتن تو ناموفق بوده است واز تو می خواهد اورا نکشی!- وینستون چرچیل
عادت داشتم غذاهای طبیعی مصرف کنم تا این که دریافتم خیلی ها به دلایل طبیعی می میرند!- ناشناس

خداوندا! مرااز دانستن چیزهایی که نیاز به دانستن آن ها ندارم حفظ کن. مرا حتا حفظ کن از این که بدانم چیزهایی دانستنی هستند که من نمی دانم. همچنین مرا حفظ کن تا ندانم که تصمیم گرفته ام چیزهایی را ندانم!- داگلاس آدامز


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: طنز- معنی- پشت پرده ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
به کودک دروغ نگوئید

به کودک دروغ نگوئید...

 

 

وقتی بچه بودم با برادر و خواهرم در حیاط یا اتاقها بازی میکردیم. گاهی که شیطنتی از ما سر میزد میگفتند:حاجی خرناس را صدا میکنیم که ترا بخورد.

برای رفتن به آشپزخانه باید دویا سه تا پله از حیاط پائین میرفتیم تا به کف آن میرسیدیم. بعد از اینکه ما را با آمدن حاجی خرناس می ترساندند برای اثبات حرف خودشان ، ناگهان از پله های آشپزخانه یک سر وحشتناک بیرون میآمد که دنباله آن لباس سیاهی بر تن او بود. البته ما فقط سر و قسمتی از شانه او را میدیدیم. این حاجی خرناس بود. وقتی سرش را بیرون میآورد نعره ای میزد و تهدید میکرد که اگر شیطنت کنیم ما را خواهد خورد.

ما هم از ترس ساکت می شدیم و گوشه این می نشستیم.

در عرض هفته معمولا یک یا دو مرتبه حاجی خرناس خودش را به ما نشان میداد و ما هم ماست ها را کیسه میکردیم.

در همان زمان مرا به کودکستان گذاشتند. در آنجا دو معلم خانم داشتیم که جمعیت حدود بیست نفری بچه ها را اداره میکردند. یکی از آنها بنام خانم نیریبسیار پر جذبه بود و همه از او میترسیدیم. نام معلم دیگرمان خانم فروغی بود که بسیار مهربان بود و همه بچه ها دوستش داشتند.

در کودکستان گاهی شعر می خواندیم و گاهی نمایش بازی می کردیم و خلاصه سرمان را گرم می کردند.

من بچه بسیار زیبائی بودم ، بطوریکه هر جا میرفتم نظر همه را جلب مینمودم. این دو معلم هم شاید به همین علت مرا خیلی دوست داشتند.

یکی از چیز هائی که در کودکستان بما گفتند این بود که : اگر گناهی بکنیم و یا کار بدی انجام دهیم، پای چشم هایمان نوشته میشود و معلمین میفهمند که ما این کار بد را کرده ایم.

در این مواقع معمولا خانم نیری ما را با تندی و عتاب مورد سرزنش قرار میداد و معلم دیگرمان نیز با مهربانی واسطه میشد و میگفت :‌دیگه تکرار نمیکند.... بچه خوبی است .

من در منزل شیطنتی نمی کردم و اگر هم کاری انجام میدادم که مورد پسند بزرگتر ها نبود میگفتند : پای چشمت نوشته شد. فردا خانم نیری می فهمد.

منهم که می ترسیدم التماس و گریه میکردم که ترا به خدا پاکش کنید ... دیگه این کار را نمی کنم.

در این حالت مادرم یا خواهرم انگشت شست خود را بعنوان پاک کردن پای چشم هایم میکشیدند و میگفتند : پاک شد.

منهم باور می کردم و به کار خود مشغول میشدم.

خواهری داشتم که به دبیرستان میرفت و سر راهش مرا به کودکستان میرساند.

در منزل ما یک قاب بزرگ بود که عکس پدرم را در آن قرار داده بودند. یکروز شیشه این قاب شکست و معلوم نبود کی آنرا شکسته است.

وقتی من به کودکستان رفتم، خانم نیری و فروغی مرا صدا کردند و به یک اطاق کوچک بردند.

خانم نیری با قیافه غضب آلوده ای گفت: چرا شیشه قاب عکس پدرت را شکستی؟ پای چشمت نوشته شده که کار تست.

و بعد تهدید کرد که اینطور و آنطور مجازت می شوی.

من نه از ترس ، ... بلکه چون شکستن شیشه کار من نبود ، از شدت ناراحتی ناشی از این تهمت اشک به چشمانم آمد.

در درون من چیزی خرد شد و قلبم شکست. با اطمینان از این که من این کار را نکرده ام بغضی شدید گلویم را فشرد و نمی گذاشت حرفی بزنم.

خانم فروغی تا اشک مرا دید مرا بغل کرد و گفت: آخی ... دیگه نمی کند.... این بچه خوبیست.... دیگه نمی کند. این حرکت او بیشترمرا آتش زد. چون بخاطر کاری که نکرده بودم سرزنش میشدم و محبت میدیدم.

خانم فروغی با محبت مرا ناز کرد و به سر کلاس فرستاد.

اما من اشکم بند نمیآمد زیرا برایم مسلم شد که نوشته شدن پای چشم دروغ است و این تهمت را بیهوده به من زده اند.

معلم مهربان ما که اشک مرا دید بیشتر مهربانی کرد و گفت: تو که عمدا نکردی ... خوب پیش آمده .... ناراحت نباش....

از این حرف او من بیشتر گریه ام می گرفت ، چون بیشتر درد تهمت خوردن را حس می کردم. ولی متأسفانه نمی توانستم اعتراضی بکنم .

آنروز وقتی به خانه رسیدم، در حیاط کنار ناودان فلزی ایستادم و به اتاق خودمان که در طبقه بالا بود نرفتم.

مادرم که در اتاق بود با تعجب گفت: همایون .... چرا بالا نمی آئی....

نمی دانستم چه بگویم ... فقط گفتم: من فهمیدم که پای چشم نوشته شدن دروغ است .... چون من شیشه قاب پدر را نشکستم اما خانم نیری مرا دعوا کرد و گفت که پای چشمت نوشته شده تو شکستی.

بغض گلویم را می فشرد. مادرم با تعجب گفت: این کار یکی است که ...خواسته ضربه ای بزند... وگرنه ما می دانیم که تو شیشه را نشکستی.

من نمی فهمیدم که چرا باید کسی چنین دشمنی در حق من بکند و دنباله قضیه را هم بیاد ندارم. ولی از این که بزرگتر ها بما بچه ها دروغ می گویند خیلی ناراحت شدم.

چند وقت بعد در زیر زمین خانه بازی می کردم. چشمم به صندوق بزرگی افتاد که در گوشه زیر زمین بود. از روی کنجکاوی در آن را باز کردم و ناگهان دیدم صورت حاجی خرناس وسط مقداری لباس در آن قرار دارد.

اول ترسیدم ، ولی وقتی دقت کردم دیدم که آن صورت یک ماسک مقوائی است که آنجا قرار داده اند.

قهمیدم که حاجی خرناس هم دروغ است . ماسک را برداشتم و با کشی که داشت آنرا به صورت خودم زدم. سپس رفتم جلوی آئینه خودم را تماشا کردم و خنده ام گرفت. وقتی مادرم مرا دید او هم خندید و من گفتم : پس حاجی خرناس هم دروغ بود.

با ماسک به کوچه رفتم . دیدم برادرم از سر کوچه با دو خواهر بزرگترم در حال آمدن به منزل هستند.

شیطنتم گل کرد و با همان ماسک جلو رفتم و به برادرم گفتم : هووووو .... هووووو

من حاجی خرناس هستم.

برادرم اول ترسید اما خواهر هایم به او گفتند : نترس این همایون است.

در این جا من ماسک را از صورتم برداشتم و خندیدم .

به این ترتیب برادرم هم فهمید حاجی خرناسی وجود ندارد. البته بعد از آن هم زیاد شیطنت نمی کردیم ، ولی از همان موقع حس می کردم که دروغ گفتن آنهم به بچه ها کار بسیار زشتی است.

اما..... چرا اصلا باید دروغ گفت....؟



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: کودک- دروغ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
کاریکاتور حاکم عربستان!



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: كاركاتور , حاكم عربستان , خواب عربستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
"واتس اپ" امن تر است یا "تلگرام" ؟
نرم افزارهای موبایل،واتس اپ امن تر است یا تلگرام،یکی از موضوعات مهم در استفاده از شبکه های موبایلی امنیت در این شبکه ها است.
 کاربرای شبکه های اجتماعی ترجیح می دهند از برنامه هایی استفاده کنند که از امنیت بالاتری برخوردار باشد.برنامه تلگرام یکی از بهترین برنامه های پیام رسانی است. سرعت تلگرام بسیار خوب، رابط کاربری بسیار ساده ای دارد و همه می توانند با آن کار کنند.
 
تلگرام نرم افزار پیام رسان کدباز موبایل (چیزی شبیه واتس اپ و وایبر و...) استت که امنیتش یکی از مهمترین ویژگی هایش محسوب می شود و ادعا می کند پیام های ارسالی با آن به هیچ عنوان قابل رصد، شنود، کنترل محتوا و فیلترینگ هوشمند نیست و حتی جایزه ای ۲۰۰ هزار دلاری برای هک آن در نظر گرفته است.
 
حال در این مطلب برای روشن شدن این ادعا با بررسی سه فاکتور رمزنگاری اطلاعات، ذخیره سازی پیام ها و آسیب پذیری های امنیتی به مقایسه تلگرام و واتس اپ به عنوان یک نرم افزار مشابه و بسیار رایج می پردازیم.
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: واتس آپ، تلگرام، امنیت، شبکه های اجتماعی، نرم افزار، ملی مرزی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
اولین پلیس های ایران+ عکس

آقا محمدخان با انتصاب قاسم‌خان دولّو ، اولین گام را در راه تشکیل نظمیه (شهربانی) در تاریخ معاصر ایران برداشت و میرزا شفیع مازندرانی را برای مدیریت امور غیرنظامی شهر گماشت.

  آقا محمدخان با انتصاب قاسم‌خان دولّو ، اولین گام را در راه تشکیل نظمیه (شهربانی) در تاریخ معاصر ایران برداشت و میرزا شفیع مازندرانی را برای مدیریت امور غیرنظامی شهر گماشت. پس از آن، دستگاه اداری ـ دیوانی و اطلاعاتی و امنیتی به میراث رسیده از دورانهای گذشته، به تدریج در نظام جدید پذیرفته شد. از جمله، منصب کلانتر بار دیگر مورد توجه حکمرانان قاجار قرار گرفت و دامنه آن توسعه یافت.
 
میرزا ابراهیم‌خان کلانتر که وزیر اعظم و اعتماد‌الدوله سه پادشاه (لطفعلی خان، آقا محمدخان و فتحعلی شاه) بود، نشان از اهمیت و اعتبار سمت و منصب کلانتری در آن روزگار است و نشان می‌دهد که کلانتران اساسا از میان رجال درجه اول کشور و منطقه منصوب می‌شدند. دستگاه اداری و به تبع آن، نظام اطلاعاتی و امنیتی قاجارها طی دوران حکومت فتحعلی شاه و محمدشاه، بر همان پایه‌های سنتی ادامه یافت و نسبت به دوران گذشته تغییر محسوسی در آن مشاهده نشد.
 
اولین پلیس های ایران+ عکس
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , نظامی , ,
:: برچسب‌ها: پلیس، ایران، اولین، نظامی، عکس، ملی مرزی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
41 راه عجیب برای اینكه بیش از 120 سال عمر کنید!

 

داشتن عمر طولانی آرزوی همیشگی انسان‌ها بوده است.با اینكه هنوز دانشمندان نتوانستند داروی جادویی برای افزایش طول عمر پیدا كنند اما انجام تحقیقات روی هزاران انسان بالای 100 سال آنها را با روش‌های شگفت‌انگیزی برای داشتن عمر طولانی آشنا كرده است

 

 

برترین ها:  داشتن عمر طولانی آرزوی همیشگی انسان‌ها بوده است.با اینكه هنوز دانشمندان نتوانستند داروی جادویی برای افزایش طول عمر پیدا كنند اما انجام تحقیقات روی هزاران انسان بالای 100 سال آنها را با روش‌های شگفت‌انگیزی برای داشتن عمر طولانی آشنا كرده است.برای مثال در كشور انگلستان، روستایی وجود دارد كه عمر مردان و زنان آن به‌طور متوسط 7/88 و 91 سال است. همین موضوع نشان می‌دهد، با رعایت كردن بعضی نكات درصد زیادی از انسان‌ها می‌توانند تولد 100سالگی خود را جشن بگیرند.


 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , پزشکی , ,
:: برچسب‌ها: طول عمر ، راز ، عجیب- ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
چرا زوج ها تک فرزندی را دوست دارند؟
زنان شاغل برای ایفای دو نقش مادری و فعالیت اجتماعی تحت فشارند.
چرا زوج ها تک فرزندی را دوست دارند؟
 
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است.هر تغییر ارزشی در خانواده مسبب تغییر در جامعه می‌شود.یکی از ارزش‌هایی که در سال‌های اخیر دچار تغییرات بسیاری شده،‌ فرزندآوری و روند رشد جمعیت است.هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به پیروی و نرخ باروری در ایران کاهش یافته است.
 
تا نیم قرن قبل روند فرزندآوری در کشور بسیار طبیعی بود و به‌طور کلی میانگین، هر خانواده از شش فرزند برخوردار بود که در گذر به سمت مدرنیته، علل فردی، فرهنگی و اجتماعی، این روند را تغییر داد و روند معکوس به خود گرفت به گونه‌ای که امروزه فرزندآوری در کشور ما، به عنوان یک بحران برای دهه‌های اخیر قلمداد می‌شود.
 
هادی،28  ساله، آتش‌نشان درباره مشکلات اقتصاد و کاهش فرزندآوری می‌گوید:  3 سال از ازدواجم می‌گذرد و تا 5 سال آینده قصد فرزند داشتن ندارم، زیرا من و همسرم مشغول تحصیل و کار کردن هستیم و کمبود حقوق ماهیانه‌ام در این مورد بی تأثیر نیست. همچنین زهره 32 ساله وکیل دادگستری، درباره عقب ماندن از فعالیت اجتماعی خود با فرزند داشتن می‌گوید: اگر فرزندی داشته باشم مجبورم بیشتر وقتم را با او بگذرانم و از فعالیت اجتماعی عقب می‌مانم، پس فرزندآوری را به 5 سال آینده موکول می‌کنم.
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , پزشکی , ,
:: برچسب‌ها: تک فرزندی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
چقدر از عمرمان در خواب ،حمام، دستشویی و ترافیک می‌گذرد

 طبق آخرین آمار هر ایرانی به طور متوسط نزدیک به 76 سال عمر می‌کند و این یعنی بیش از 27 هزار و 750 روز فرصت زندگی ما است. حال اگر از این عدد دوره نوزادی، کودکی و نوجوانی را کم کنیم، تنها 57 سال فرصت داریم تا زندگی خود را جهت دهیم. اما باید درنظر داشت كه بخشی از این فرصت باید به ناچار صرف کار های روزمره شود.
 
برای درک بهتر این موضوع، خبرنگار گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، داده هایی را توسط پرسش عمومی از افراد بین 19 تا 33 سال، جمع آوری نمود که نشان داد هر ایرانی در طول زندگی خود به طور متوسط تنها 3 ماه مطالعه می كند و حال آنكه متوسط جهانی عمری كه صرف مطالعه می شود، قریب به 3 سال است و این درحالی است كه به طور متوسط حدود 10 سال از عمر هر فرد در شبكه های اجتماعی و 5 سال از آن صرف گذران وقت با دوستان می شود. غم انگیز تر آنكه،به طور كلی هر فرد بیش از 12 سال از عمر خود را بدون استفاده هدر می دهد.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: عمرمان در خواب، حمام، دستشویی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
خشت میکده ها از کتاب ماست ..

از بس کتاب در گرو باده داده‌ایم ... ام‌روز خشت ِ می‌کده‌ها از کتاب ِ ماست



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: جملات زیبا,جملات عاشقانه, ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
با عشق ممکن است تمام محال ها ...

 

خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها

خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قائده ها و مثال ها

خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها

از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها

خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: جملات زیبا,جملات عاشقانه, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
تصویر

per5 (9)

حقیقتش اینه که حواسم اینجا نیست !
راستش اصلا اینجا نیست …
می‌بینم، می‌شنوم، بو می‌کشم و چیزهای دیگه …
همون حرکاتِ معمولی رو می کنم …
ولی دلم یه جای دیگه ست …
دلم اصلا اینجا نیست .!



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: جملات زیبا,جملات عاشقانه ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
آدم هـــایِ خــوب

آدم هـــایِ خــوب

از یـاد نمـیـرن

از دل نمـیـرن

از ذهـــن نـمیـرن

ولـــی زودتــر از ایــن کـــه فـکـــرش رو بـکـــنــی از پــیـشـت مــیــرن

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , ,
:: برچسب‌ها: جملات زیبا,اس ام اس های عاشقانه,جملات عاشقانه, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
نگرانی

 

نگرانی...

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , ,
:: برچسب‌ها: نگرانی ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
عکس های زیبا و دیدنی از ایران ما

عکس های زیبا و دیدنی از ایران ما...

 

 

 
عکس های زیبا و دیدنی از ایران ما


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: تصاویر- دیدنی - ایران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
سخنی از شاملو

سخنی از شاملو...



احمد شاملو :
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدن آن پول می گیرد.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: شاملو-سخن ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
ساخت فاز دوم برج میلاد+ تصاویر
فاز دوم بلندترین برج ایران طراحی شده و به زودی شاهد شروع عملیات احداث آن خواهیم بود.

 چند سالیست كه برج میلاد به عنوان نماد شهرتهران ساخته شده و تنها ساختمانى است كه از تمام نقاط تهران دیده می شود .

 
مدتى قبل پروژه فاز دوم این برج كلید خورد و طراحى دو برج دو قلوى هتل هاى جنب آن به آرشیتكت بزرگ دنیا خانم زاها حدید واگذار شد.
 
در عكس هاى زیر ساخت ماكت انها را ملاحظه میكنید.
 
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , سرگرمی , ,
:: برچسب‌ها: برج میلاد، فاز دوم، ساخت، ملی مرزی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
آل سعود دست به دامن فضای مجازی شد
بعد از فاجعه بزرگ منا و بی کفایتی های مقامات عربستان سعودی، این رژیم برای فرافکنی دست به دامن فضای مجازی شده است.

 پس از فاجعه بزرگ منا که منجر به جان باختن هزاران تن از مسلمانان سراسر دنیا شد؛ تصاویری از آن در شبکه های اجتماعی منتشر شده که نشان دهنده بی کفایتی های سران آل سعود است. عمق فاجعه آنقدر عمیق و غم‌بار است که مدیریت از دست عوامل اجرایی عربستان خارج شده است. در همین رابطه هشتگی با عنوان "عربستان سعودی متشکریم" در فضای مجازی شکل گرفته است.

 
نکته مهم این هشتک تعداد پست های بالا و فارسی بودن آن است که بی شک نشان دهنده سازماندهی بودن آن توسط عوامل حکومتی عربستان است. سعودی ها در این هشتگ برای دفاع از نظام بی کفایت خود تصاویری از برخورد خوب سربازانشان در حادثه منا را منتتشر می کنند و قصد دارند رژیم وهابی آل سعود را در بروز این فاجعه بی تقصیر نشان دهند.
 
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: فضای مجازی، آل سعود، دروغ، فرافکنی، ملی مرزی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
صورت کبود قاری برتر ایرانی در فاجعه منا+عکس
عکس لحظه‌ی بعد از درگذشت مرحوم محسن حاجی حسنی کارگر، قاری برجسته قرآنی، در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد. پیکر او به خاطر بی‌کفایتی آل سعود در فاجعه منا، زیر پای مانده و کبود شده است.
تسنیم: مدتی پیش نتیجه سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی اعلام شد و نام «محسن حاجی حسنی کارگر از جمهوری اسلامی ایران» به عنوان رتبه اول رشته قرائت اعلام شد و جایزه خود را از پادشان مالزی دریافت کرد. خبری که پس از 9 سال بار دیگر تکرار شد و نماینده‌ای از جمهوری اسلامی ایران توانست بر سکوی اول قرائت مسابقات مالزی جای بگیرد. تلاوت زیبای حاجی حسنی کارگر در بین قاریان 68 کشور شرکت کننده، تحسین حاضران و داوران بین المللی را برانگیزد.

چند روز قبل، خبر فوت حاجی حسنی در حادثه مِنا منتشر شد. پیکر پاکش به خاطر بی‌کفایتی آل سعود زیر پای مانده و کبود شده است و حالا که عکسش را می‌بینیم قصه پر غصه عکس‌ها را درک می‌کنیم.
 

حالا حاجی حسنی کارگر مصداق آیه شریفه «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه» شده است. جامعه قرآنی این روزها به یادش این آیه را می‌خوانند.

هیچ چیز جز این آیه، دل را در سوگ او التیام نمی‌بخشد که «انا لله و انا الیه راجعون».


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , حوادث , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: قاری، کاگر، قرآن، صورت کبود، ملی مرزی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
عکس/ شهر 1500 ساله زیر آب
فرانک گودیو و تیمش در اعماق اقیانوس، شهر گمشده مصری،Heracleion، را که 1500 سال پیش به زیر آب رفته بود را کشف کردند. این شهر توسط هرودوت مورخ قرن 5 پیش از میلاد ثبت شده است.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی , سرگرمی , تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: عکس- شهر 1500 - آب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
مادر (حتما بخونش)

مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود.

اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت 

یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره 

خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه ؟ 

به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم وفورا از اونجا دور شدم 

روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره 

فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم . کاش زمین دهن وا میکرد و منو ..کاش مادرم یه جوری گم و گور میشد... 

روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری... 

اون هیچ جوابی نداد.... 

حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم ، چون خیلی عصبانی بودم . 

احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت 

دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم 

سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم 

اونجا ازدواج کردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی... 

از زندگی ، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم 

تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من. 

اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو. 

وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا ، اونم بی خبر 

سرش داد زدم ": چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟!" گم شو از اینجا! همین حالا 

اون به آرامی جواب داد : " اوه خیلی معذرت میخوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر ناپدید شد . . 

یک روز یک دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شرکت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه 

ولی من به همسرم به دروغ گفتم که به یک سفر کاری میرم . 

بعد از مراسم ، رفتم به اون کلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی کنجکاوی . 

همسایه ها گفتن که اون مرده 

ولی من حتی یک قطره اشک هم نریختم . 

اونا یک نامه به من دادند که اون ازشون خواسته بود که به من بدن 

ای عزیزترین پسر من ، من همیشه به فکر تو بوده ام ، منو ببخش که به خونت تو سنگاپور اومدم و بچه ها تو ترسوندم ، 

خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا . 

ولی من ممکنه که نتونم از جام بلند شم که بیام تورو ببینم 

وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینکه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم 

آخه میدونی ... وقتی تو خیلی کوچیک بودی تو یه تصادف یک چشمت رو از دست دادی. 

به عنوان یک مادر نمی تونستم تحمل کنم و ببینم که تو داری بزرگ میشی با یک چشم 

بنابراین چشم خودم رو دادم به تو 

برای من اقتخار بود که پسرم میتونست با اون چشم به جای من دنیای جدید رو بطور کامل ببینه 

با همه عشق به تو



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: مادر, عزیزترین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394