|
|
|
وبسایت مشرق: عکس دیده نشده از جوانی پوتین را در ادامه می بینید.
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
عکس ، پوتین ، روسیه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
تاریخ پزشکی ایران به گذشتههای دور باز میگردد. نخستین مرکز آموزش طب ایران در قرن سوم میلادی (دوره ساسانیان) در دانشگاه معروف آن زمان، جندیشاپور برپا شد.
وب سایت همشهری شش و هفت - فاطمه احمدی: تاریخ پزشکی ایران به گذشتههای دور باز میگردد. نخستین مرکز آموزش طب ایران در قرن سوم میلادی (دوره ساسانیان) در دانشگاه معروف آن زمان، جندیشاپور برپا شد. اما «دوران طلایی پزشکی ایران» بین سده چهارم تا نهم میلادی بود. در این عصر، چند نفر از برجستهترین پزشکان تاریخ طب جهان از جمله زکریای رازی و ابن سینا پرورش یافتند.
تاثیر این دو پزشک برجسته به مدت بسیار طولانی تا سده هفدهم میلادی تداوم یافت. پزشکی نوین ایران در اواسط قرن نوزدهم میلادی پس از تاسیس دارالفنون در سال 1268 هجری قمری پا گرفت و در سال 1313 خورشیدی با گشایش دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شکوفا شد. بنابراین شگفت انگیز نیست که دانشی با این پیشینه در ایران، صاحب یک موزه تخصصی در تهران باشد.
نمایی از موزه تاریخ علوم پزشکی
صفحه موزهگردی این هفته به گشت و گذار در موزه ملی تاریخ پزشکی ایران و آشنایی با شماری از آثار برجسته آن اختصاص دارد. این موزه در تهران، خیابان کارگر شمالی، بالاتر از چهارراه جلال آل احمد، ورودی شماره یك پردیس دانشگاه تهران واقع شده است.
اسناد پزشکی در کالسکهخانه امیرکبیر
بنایی که موزه ملی پزشکی در آن مستقر شده، بنایی است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به دستور میرزا تقیخان امیرکبیر ساخته شد و به روایتی کالسکهخانه امیرکبیر بوده است. این بنا در تیر سال 1378در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. سپس درسال 1380 با همکاری سازمان میراث فرهنگی و دانشگاه علوم پزشکی تهران، موزه ملی تاریخ علوم پزشکی در آن افتتاح شد.
همچنین در سال 1391 در سایت موزههای دانشگاهی (UMAC) در بین بیش از سه هزار موزه دانشگاهی دنیا، به عنوان اولین موزه دانشگاهی ایران ثبت شد. این موزه از بخشهای متنوعی تشکیل شده که برخی از آنها عبارتند از بخش دیرین انسان شناسی، مردمشناسی، دامپزشکی، چشمپزشکی، دندانپزشکی، دواخانه نظامی و بخشهای مربوط به ابزار و اسناد پزشکی از دوران پیش از تاریخ تا دوره معاصر.
مومیایی 900 ساله بانوی 65 ساله
تكنیك مومیایی در كشور مصر برای بقای جسد به دلیل اعتقاد به «كا» انجام میشد. مصریها معتقد بودند كه روح انسان «كا» پس از مرگ نیز در بدن وجود دارد ولی در ایران چه در دوران پیش از ورود اسلام كه دین زرتشت رواج داشت و چه بعد از ورود اسلام، مومیایی كردن بنابر باورهای مذهبی مجاز شمرده نمیشد.
با این حال، نمونههایی از اجساد در ایران یافت شدهاند كه به صورت طبیعی مومیایی شدهاند. از جمله این شرایط طبیعی میتوان به درصد بالای نمك موجود در خاك، رطوبت كم محیط و نبود میكروارگانیسمها اشاره کرد. یكی از این مومیاییهای طبیعی كه تقریبا به صورت كامل از تخریب حفظ شده است، مربوط به زنی 65 ساله است كه در اطراف یزد پیدا شده و حدودا 900 سال قدمت دارد.
جمجمه 5000 ساله با آثار جراحی ترپانسیون
امروزه عمل جراحی بدون وسایل و ابزارهای تخصصی و مدرن، داروهای شیمیایی گوناگون و روشهای خاص جراحی امكانپذیر نیست ولی شواهدی در دست است كه نشان میدهد حدود پنج هزار سال پیش در ایران اعمال جراحی روی انسانها انجام میگرفته كه بیانگر دقت و مهارت آنها در تشخیص دقیق بیماری و چیرهدستیشان در انجام عملهای جراحی بدون ابزار تخصصی جراحی است.
یك نمونه از این جراحیها، روی یك دختر 13 ساله در شهر سوخته زابل انجام شده است و نشان میدهد كه این دختر مبتلا به بیماری هیدروسفالی (جمع شدن مایع درون جمجمه) بوده است. مطالعات میكروسكوپی و آزمایشگاهی انجام شده روی این جمجمه در كمال حیرت نشان دادهاند كه بافتهای جراحی شده در حال ترمیم بودهاند و این دختر كاملا بهبود پیدا كرده بود!
از دعا درمانی تا زالو اندازی
بخش مردم شناسی به بازنمایی میراث مردمی ایران در علوم پزشکی اختصاص دارد. یكی از میراثهای كهن و پر ارج این سرزمین، تجربههای ارزشمند مردمی است كه در طول هزاران سال برای دور نگه داشتن بیماریها از خود کوشش كردهاند و هر نسل چیزی به فرآوردههای نسل پیش از خود افزوده است. بدین ترتیب در هر شهر و دیار، گنجینههای بزرگی از تجربههای پزشكی در ذهن کهنسالان باقی مانده است. هنوز هستند مردمانی كه از خاصیت گل و گیاه محل خود آگاهی كافی دارند و رنج بسیاری از بیماران را با همان گیاهان كاهش میدهند.
جمعآوری این تجربهها و روشهای درمانی كهن از سراسر سرزمین ایران، بیگمان باعث حفظ گنجینههای بزرگی از فرهنگ ملی خواهد شد. در میان ایرانیان قدیم حفظ صحت بدن شرط اول حفظ سلامت روحی بوده است؛ چندان که در مناجاتها و نمازهایشان صحت و نیروی تن را پایه اول صحت روح میدانستند. طب سنتی در ایران مبتنی بر دو محور اساسی است: اول،اندیشهها و اعتقادات سنتی و باورهای مردم كه بیشتر شفاهی است و به آن طب عامیانه میگویند و شامل اعمال آیینی مانند دعا درمانی و بیرون راندن نیروهای بیماریزا از بدن بیمار است.
یکی از حکیمان زمان قاجار میان مردم
دوم، سنت طبی مندرج در متون قدیم است كه بسیاری از روشهای آن از نظر علم پزشكی مدرن مفید تشخیص داده شده است؛ مانند حجامت، زالو اندازی، رگزنی و از این قبیل. ابزار طب سنتی که در بخش مردمشناسی به نمایش درآمده شامل شاخهای حجامت، كلبتینها (انبركهای دندانپزشكی)، ابزارهای دعا درمانی، ترازوهای دقیق، قیچیها، نیشترها، چاقوها و کیف حکیمباشی است.
اوج شكوفایی پزشكی
شكوه تمدن ایرانی را میتوان در لابهلای كتب خطی و رسالههای دستنویس و اسناد به جای مانده از پیشینیان كه در كتابخانه و گنجینههای خطی وجود دارد، مشاهده کرد. با مروری بر این میراث عظیم در مییابیم كه ایرانیان نه تنها به ترجمه آثاری از زبانهای یونانی و سریانی اقدام كردند بلكه با اتكا به اندیشه و تفكر ایرانی، تحول بزرگی در علوم زمان به ویژه در علم طب به وجود آوردند. پیشینه شکوفایی علوم پزشكی در ایران پس از اسلام به قرن سوم و چهارم هجری قمری و مشخصا به دوران زندگی محمد بن زكریای رازی میرسد.
او در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم شروع به تألیف كتابهای مهمی با موضوع طب کرد. تعداد این تالیفات آنگونه كه ابوریحان بیرونی گفته، بیش از 56 كتاب بزرگ و كوچك است. از این میان، مهمترین آنها، کتاب «الحاوی» است كه دایرهالمعارف مفصلی در علم پزشكی محسوب میشود. دیگر كتاب مشهور او «المنصوری» یا «طب المنصوری» است كه نسبت به كتاب «الحاوی» مختصرتر است و در 10 جزء تالیف شده یكی از قدیمیترین نسخههای این کتاب، زینتبخش غرفه نسخ خطی موزه ملی تاریخ علوم پزشكی است. این نسخه كه در سال 484 هجری قمری کتابت شده، به خط نسخ كهن نگاشته شده است. كاغذ آن از نوع كاغذ سمرقندی و جلد آن نیز تیماج عنابی است.
مدرک فارغالتحصیلی ارسطو خان از دارالفنون
یکی از بخشهای جالب توجه موزه تاریخ علوم پزشکی ایران، اسناد پزشكی موجود در غرفه اسناد و نسخ خطی است که اسناد جالب توجهی از دوره معاصر را در برمیگیرد. برخی از این اسناد عبارتند از: مجموعهای از اسناد پزشكی متعلق به تشكیلات اولیه بهداشتی در ایران یا همان اداره صحیه عمومی با موضوعاتی همچون تعیین اطبای شهرهای مختلف، اعلانهای صحی در باب انواع بیماریها، اعلان وزارت معارف در باب شرایط مجوز احداث مطب در تهران و آمار مرگ و میر بر اثر بیماریهای مختلف در تهران. شاخصترین اثر موجود در این بخش، دیپلم چهارخانهای است متعلق به میرزا ارسطو خان که در فاصله سالهای 1915 تا 1919 میلادی در مدرسه دارالفنون تحصیل میکرده است.
خورشید چشمپزشکی ایران
غرفه چشمپزشكی موزه ملی تاریخ علوم پزشكی شامل اسناد، ابزار كار و لوازم شخصی پروفسور محمدقلی شمس، بنیانگذار چشم پزشكی نوین در ایران است. وی متولد 1283 خورشیدی در تهران است. نخستین كار پروفسور شمس پس از اتمام تحصیلات در فرانسه و بازگشت به وطن، برپایی بخش چشم پزشكی ارتش در خیابان حافظ بود، سپس در زیر ساختمان مدرسه دارالفنون چشمپزشكی مدارس را راهاندازی کرد.
پروفسور شمس برای مبارزه با بیماری تراخم در جنوب ایران از انجمن چشم پزشكی جهانی تقاضای تعدادی پزشك کرد و توانست بیماران تراخمی را درمان و این بیماری را در مناطق جنوبی ایران کمابیش ریشه كن كند. از دیگر اقدامات ارزشمند او میتوان به مواردی چون انجام اولین پیوند قرنیه در ایران (1313)، انجام پیوند صلبیه و پیوند توام صلبیه و قرنیه (1314)، دایر كردن انجمن چشم پزشكی ایران (1326)، احداث بیمارستان فارابی و انتشار مجله انجمن چشم پزشكی ایران (1347 هـ.ش) اشاره کرد. پروفسور شمس در شهریور سال 1375 در 92 سالگی درگذشت.
وقتی پزشکی و دامپزشکی یکی بود!
در ایران و در دوره مادها و هخامنشیان (هزاره سوم تا ششم پیش از میلاد) اكثر موبدان و مغان دامپزشك بودند و این شغل بسیار شریف و بزرگ شمرده میشد. تعلیمات دامپزشكی جزو تعالیم دینی درآمده بود و فقط مغان و موبدان به آن دست مییافتند. در این دوران بنا بر شواهد و اسناد تاریخی پزشك انسانها و دامها یكی بود؛ یعنی پزشك، دامپزشك هم محسوب میشد!
در ایران قدیم از مدارك متفرق چنین بر میآید كه طاعون گاوی، سیاه زخم، نوعی آنژین شدید، تورم حاد گوش میانی، كرمهای رودهای و بسیاری از بیماریهای دیگر حیوانی را میشناختند و آگاه به اعمال جراحی دامپزشكی یعنی خونگیری، داغ كردن، شكستهبندی، بیرون آوردن تومورها و دملها، تراشیدن سم، اصول نعلبندی و اصلاح دست و پا بودند و اگر به واسطه عدم مهارت، موجب مرگ یا معیوب كردن ستور میشدند، باید غرامت میپرداختند.
نكته مهم دیگر در دامپزشكی ایران، پیگیری بیماریهای همهگیر دامی مخصوصا بیماریهای اسب در طول تاریخ است، زیرا اسب مورد توجه فراوان ایرانیان بود و مسائلی مانند اندامشناسی اسب، پرورش و تربیت اسبان، شناخت سن از روی دندانها، رنگهای مختلف اسبها و تطابق آنها با خواص فیزیولوژیك به حدی مورد توجه پزشکان ایرانی بود که میشود گفت برخی اطلاعات آنها از اسب کمابیش با اطلاعات امروزی برابری میکرد.
یکی از مهمترین اسناد و مدارک بخش دامپزشکی موزه، تصویری مربوط به آناتومی اسب است که حدود 500 سال پیش نقاشی شده هرچند این تصویر از نظر علمی جزو اسناد از رده خارج است اما از نظر تاریخی و هنری جایگاه بالایی دارد.
انتقال دندانپزشکی از دکان سلمانی به مدرسه طب
این بخش از موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران شامل ابزارهای دندانپزشكی است که از سوی استادان و پزشکانی همچون دکتر اخلاقی، دکتر مصفا، دکتر یزدی، دکتر نواب، دکتر طاهرزاده و دکتر صدرعاملی به این موزه هدیه شده است.دندانپزشكی نیز مانند سایر شاخههای علم پزشکی پیشینهای دور و دراز در ایران دارد اما این رشته به شکل امروزی از اواخر سده سیزدهم هجری شمسی در ایران پاگرفت.
در واقع، تا سال 1290 شمسی وضع دندانسازی مانند وضع طبابت و دواسازی تابع هیچ قاعده و ضابطه خاصی نبود؛ به طوری كه برای درمان بیماریهای دهان و دندان اعیان و اشراف همواره از دندانپزشكان خارجی استفاده میشد و درمان طبقات محروم اجتماع به عهده سلمانی و شاگرد زرگرها و عطارها بود! آنها نیز اغلب با روشهای خاصی که داشتند، نسبت به كشیدن دندانها یا گذاشتن روكش دندان مصنوعی اقدام میكردند و برای دردهای شدید و اورام دهانی، از داروهایی كه عطارها تجویز میكردند، بهره میبردند.
تا اینكه در سال 1290 شمسی اشتغال به حرفه دندانسازی مانند طبابت موكول به تحصیل اجازهنامه رسمی از وزارت معارف شد. از سال1297شمسی تعدادی از اطباء خارجی چون دكتر استپانیان (اهل تركیه) و دكتر میلچارسكی(اهل لهستان) به استخدام اداره صحیه درآمدند و با موافقت وزارت معارف كلاسهایی را برای تربیت و آموزش دندانسازی تشكیل دادند، ولی در همین ایام كه مصادف با تاسیس مدرسه طب در دارالفنون بود، لزوم آموزش نكاتی از بیماریهای دهان و دندان به محصلان مدرسه طب ضروری تشخیص داده شد و دكتر لقمانالدوله ادهم، رئیس وقت مدرسه طب، دكتر محسن سیاح را مامور تدریس بیماریهای دهان به شاگردان مدرسه طب کرد.
دکتر سیاح تحصیلات عالیه دندانپزشكی خود را در اروپا به اتمام رسانده و تازه به ایران بازگشته بود. بنابراین میتوان او را اولین دندانپزشك ایرانی دانست كه صاحب تحصیلات آكادمیك در این رشته بود یا به عبارت دیگر، موسس و پدر دندانپزشكی نوین ایران به شمار میآمد. در سال 1309، مدرسه دندانسازی وابسته به مدرسه عالی طب دایر شد و در سال 1316 نیز دانشكده دندانپزشكی دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشكده دندانپزشكی كشور تاسیس شد.
دواخانه نظامی
دواخانه نظامی از کهنترین داروخانههای ایران است که توسط هادیخان سرتیپ برای استفاده وزارت جنگ تاسیس شد و کلیه لوازم آن را از کشور اتریش خریداری کردند. پس از فوت هادیخان، خواهرزاده او - عبدالحسینخان نظامی - مسئولیت داروخانه را بر عهده گرفت و چندی بعد این داروخانه بابت طلب عبدالحسینخان از ارتش به او واگذار شد.
پس از فوت عبدالحسین خان در سال 1319 فرزند او دکتر امیر هوشنگ نظامی که استاد برجسته دانشکدههای پزشکی و داروسازی دانشگاه تهران بود، عهدهدار اداره داروخانه پدرش شد. این داروخانه قدیمی در سال 1367 تعطیل شد و پس از فوت دکتر امیر هوشنگ نظامی در سال 1371 به دانشکده داروسازی دانشگاه تهران انتقال پیدا کرد.
آنگاه در سال 1381 با تلاش و پیگیری خانم دکتر زرین دخت شرقی، همسر دکتر نظامی، داروخانه به همراه تجهیزات و اسناد مربوطه به موزه ملی تاریخ علوم پزشکی اهدا شد. مسئولان موزه نیز با استفاده از عکسهای قدیمی و با هزینه خانم دکتر شرقی، داروخانه نظامی را به صورت اصلی و اولیه خود بازسازی کردند. داروخانه نظامی پس از بازسازی در دوازدهم شهریور 1382 افتتاح شد.
تجهیزات به نمایش درآمده در این داروخانه عبارت است از دستگاه شیشه پرکن، دستگاه شربتسازی، دستگاه صافی، همزن، دستگاه حب بر، دستگاه عصارهگیر، ترازو، هاون چینی، دستگاه تقطیر، ظروف آزمایشگاهی، دستگاه پرس برای تهیه کاشه، دستگاه آلبومین متر، قالب قرص زنی، سرنگ شیشهای مدرج، آتشگردان، چراغ الکلی، ساکشن دستی، ظروف دو جداره برای حرارت غیر مستقیم، قالب شیاف، قالب قرص، دستگاه مهر برجسته وکلیشههای قدیمی مورد استفاده در داروخانه.
شعبه موزه ملی ایران در موزه تاریخ پزشکی
این بخش با کمک و پشتیبانی موزه ملی ایران در همان سالهای اولیه تاسیس موزه تاریخ علوم پزشکی راهاندازی شد و شامل 163 اثر با موضوع پزشکی است. این اشیا شامل سفالها، شیشهها و مفرغهایی است که دارای مصارف پزشکی بودهاند و سالیان سال در مخزن موزه ملی ایران نگهداری میشدند.
پرتره ابن سینا
سپس با تفاهمنامه مشترکی که بین موزه ملی و موزه تاریخ پزشکی به امضا رسید، به صورت امانی در اختیار موزه ملی تاریخ علوم پزشکی قرار گرفتند تا نمایشدهنده پیشینه و سیر تحول پزشکی ایران در روزگاران کهن باشند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران ، موزه ، تاریخ پزشکی ایران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
حجت الاسلام محمد علی ابطحی و حجت الاسلام محمدرضا زائری به دلیل حضور مستمرشان در شبکه های اجتماعی دنبال کننده های چند هزار نفری دارند.
روزنامه هفت صبح - آزاده باقری: حجت الاسلام محمد علی ابطحی و حجت الاسلام محمدرضا زائری به دلیل حضور مستمرشان در شبکه های اجتماعی دنبال کننده های چند هزار نفری دارند.
روحانیون محبوب اینستاگرام در سایت های خبری به ترتیب محبوبیت حجت الاسلام شهاب مرادی، حجت الاسلام محمد علی ابطحی و حجت الاسلام محمدرضا زائری معرفی شدند. روحانیونی که از یک سو مدیریت صفحات خودشان را از همان ابتدای شکل گیری در دست گرفتند و از سوی دیگر با گذاشتن پست های متفاوت و مختلف، مخاطبان پیر و جوان به خصوص جوانان را به سمت خود جذب کرده اند.
محمد علی ابطحی که در دسته بندی جناح ها در طیف اصلاح طلبان قرار دارد و محمدرضا زائری با وجود آنکه نظرات و دیدگاه های اجتماعی و فرهنگی این روحانی گاه به اصلاح طلبان نزدیک است اما در ماهیت سیاسی؛ او در جناح اصولگرا قرار می گیرد.
با ابطحی و زائری در خصوص رمز محبوبیت شان در فضای مجازی گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
ادبیات قابل فهم و شناخت دنیای فعلی جوانان
کسانی که از هواداران حجت الاسلام محمد علی ابطحی 56 ساله هستند با وبلاگ او که در زمان اوج وبلاگ خوانی به بیش از 70 هزار خواننده می رسید آشنا هستند. او حالا بیش از سه سال می شود که با راه اندازی صفحه اینستاگرام خود 789 عکس گذاشته و تا الان بیش از 785 هزار دنبال کننده دارد.
ابطحی علت این محبوبیتش در میان جوانان را اینطور توضیح می دهد: «تمام تلاش من برای حضور در شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان این است که از ادبیات قابل فهم در میان نسل جوان استفاده کنم. نکته مهم دیگری که نباید آن را فراموش کرد علاوه بر شناختن ادبیات این نسل باید با دنیای فعلی آنها نیز آشنا بود.
به هر حال نمی توان منکر این قضیه شد که جوان ها بخشی از زندگی شان در دنیای مجازی، یعنی دنیایی که شاید مسئولان و خانواده ها از آن بی اطلاع هستند سیر می شود و لزوما نباید این بخش از زندگی بخش بدی باشد. تعبیر از این بخش می تواند به این صورت باشد که نسل های قبلی از آن درک کاملی ندارند. من تمام تلاشم در این است که در این جریان با آنها باشم و نشان دهم که درک شان می کنم.»
سیل؛ آمده است
او در پاسخ به این سوال که آیا راهکار فیلتر کردن تلگرام و شبکه های اجتماعی از این دست درست است یا خیر گفت: «شبکه های اجتماعی سیلی است که آمده، نه سیلی که قرار است بیاید و شاید بتوان جلوی آن را بگیریم. حالا که این سیل روان شده باید در جایی قرار بگیریم که با آن سازگار شویم چون سیل فضای جدیدی در جامعه ساخته است که دیگر باید با آن زندگی کنیم. اینکه بخواهیم چنین فضاهایی را نادیده بگیریم خودمان را بیشتر در مسیر سیل قرار داده ایم که نتیجه اش جز نابودی نخواهد بود.»
حضور با هم دلواپسان؛ عجیب و در عین حال جالب
ابطحی حدود 10 سال می شود که در شبکه های اجتماعی حضور دارد و به گفته خودش تا به حال در تمام این شبکه ها مدیریت فعالیت هایش را خودش بر عهده داشته و در حال حاضر علاوه بر اینستاگرام، وبلاگ و فیس بوک، دو گروه نیز در کانال راه اندازی کرده است: «در تلگرام دو کانال دارم. یک یبه نام سید محمد علی ابطحی؛ دیگری به نام ادیان. در کانالی که به نام خودم هست گاهی اوقات نوشته ها، عکس های خودم و قصه های مینیمال که منتشر کرده ام را می گذارم.»
این روحانی در پایان نیز در خصوص آنکه با مخالفان خود چطور برخورد می کند، می گوید: «مخالفت ها چند نوع هستند. یک عده مخالفت ها در حوزه سیاسی قرار می گیرد. به هر حال اختلاف نظرهای سیاسی وجود دارد که گاهی اوقات در صفحه اینستاگرام نفوذ می کنند. مثلا مجموعه ای از دلواپسان یکمرتبه در صفحه من می آیند که برایم حضور ناگهانی و با همشان عجیب و در عین حال جالب است. عمده مخالفانم را این گروه دربر می گیرد. گاهی برخی از سوژه عکس هایم نیز مخالف هایی دارد که نظرها شخصی اند و مشکل چندانی با این نوع مخالفت ها ندارم. فحاشی ها و بددهنی ها هم بخش دیگری است که مجبور می شوم آنها را حذف کنم.»
با زبان خودشان با جوان ها ارتباط دارم
حجت الاسلام محمدرضا زائری 45 ساله، سومین روحانی محبوبی است که 8-7 ماهی می شود صفحه اینستاگرام خود را راه انداخته و تا امروز 536 عکس در صفحه خودش گذاشته و حدود 386 هزار نفر دنبال کننده دارد. زائری نیز از جمله کسانی است که در دوران وبلاگ نویسی فعال بوده و در حال حاضر نیز ساعت هایی که در مسیر رفت و آمد به سر می برد، در صفحات فیس بوک و اینستاگرام خود فعالیت می کند.
زائری در پاسخ به این سوال که چطور در شبکه اجتماعی، جوان ها را به سمت خود جذب کرده است، گفت: «کمتر از یک سال است که صفحه اینستاگرامم را راه اندازی کرده ام. البته فعالیت های حرفه ای من در طول سالیانی که کار حرفه ای می کنم یعنی از سال 72-73 در حوزه رسانه، نوجوانان و جوانان بوده. چه مجلاتی مانند زمزم که برای خارج از کشور منتشر می کردیم، چه خانه روزنامه نگاران جوان و چه برنامه های دیگری که داشتیم، فضا، فضای ارتباط با نوجوانان ها و جوان ها بود.
در مدرسه، دانشگاه و حوزه نیز حضورم در بین همین قشر است. احساس می کنم فعالیت هایم در شکل گیری این فضا موثر باشد و می توانم با زبان خودشان با آنها ارتباط برقرار کنم چون از نزدیک با دغدغه هایشان نیز روبرو هستم. طبیعتا وقتی انسان در یک فضای محدود و بسته قرار نگیرد و با این مخاطب ها هم نفس باشد بی تاثیر نخواهد بود. این 8-7 ماهی که در اینستاگرام حضور دارم نیز چنین اتفاقی افتاده است. زمانی که موج وبلاگ نویسی راه افتاد؛ وبلاگ من فعال بود و با مخاطب هایم ارتباط داشتم. الان هم چه در فیس بوک و اینستاگرام این فضا شکل گرفته است.»
صفحه اینستاگرامم را پسرم راه انداخت
زائری حضور در اینستاگرام را به دلیل پیش آمدن یک اتفاق جالب می داند و این ماجرا را اینطور تعریف می کند: «من قصد جدی برای حضور در اینستاگرام نداشتم. این صفحه را پسرم راه انداخت، در صورتی که خودم در جریان نبودم. همان زمان یک نفر به من گفت عکسی که در اینستاگرام گذاشته ام جالب بود. من خیلی تعجب کردم چون می گفت عکسی در اینستاگرام به اسم من منتشر شده که عکس عیادت از مقام معظم رهبری من به همراه جمعی از نویسندگان و هنرمندان است. از پسرم ماجرا را پرسیدم گفت او این کار را کرده.
به نوعی پسرم باعث شد که به اینستاگرام ورود پیدا کنم و از عکس دوم به بعد مدیریت صفحه را به دست گرفتم که خیلی هم خوب شد. البته برخی کامنت ها آزاردهنده است اما فکر می کنم مطالعه آن باعث می شود نبض مخاطب دستم بیاید و هم آنکه از غرور و خودستایی ام کم می کند. فکر می کنم روحانیونی که در جایگاه تبلیغ دین و مسئولیت اجتماعی قرار دارند حضور در شبکه های اجتماعی برایشان مفید خواهد بود.»
من یک کاربر هستم
به گفته این روحانی برای حضور در شبکه های اجتماعی باید یکسری از قوانین نانوشته را پذیرفت و خود را با سطح برابر دانست چون او هم تنها یک کاربر است: «کسی که در شبکه های اجتماعی فعال می شود و در فضاهای مجازی حضور دارد باید ابتدا یکسری قوانین ناگفته و اصول اولیه را بپذیرد.
اگر نپذیرد نمی تواند ماندگار شود. در این فضا باید کاملا به دموکراسی و سطح برابر با مخاطب واقف بود. یعنی من در این دنیای صفر و یک باید بپذیرم یکی هستم مثل بقیه. انتظار رفتاری که در فضای واقعی هست را نباید در اینجا داشته باشم. در این فضا دیگر جایگاه ها، سن و سال ها، شرایط، القاب و قوانین کنار می رود. من یک کاربر هستم مثل بقیه. پس باید شفاف، روشن و صریح وارد شوم.»
فضای مجازی برای پنهان شدن نیست
او با انتقاد از کسانی که صفحات شان پرایوت است و از عکس های فیک استفاده می کنند گفت: «به نظرم یکی از آسیب ها مربوط به صفحاتی است که پرایوت هستند. عکس های فیک نیز مشکل سازند. یعنی معلوم نیست آن طرف این صفحه چه کسی قرار دارد.
فضای مجازی برای مخفی شدن و پنهان شدن نیست. البته در شرایط خاص مثل شرایط خانم ها قضیه دیگر فرق می کند چون یک خانم حق دارد عکس خودش را در پروفایلش نگذارد. برای مردها اما قابل توجیه نیست. البته حق هر کسی است که صفحه پرایوت داشته باشد؛ اما توقع نداشته باشد کسی با او تعامل جدی برقرار کند. کسی که با یک صفحه فیک، فحش بدهد و برود دقیقا مانند کودکی است که زنگ در خانه ای را بزند و فرار کند.»
او با اشاره به آنکه فعلا در تلگرام حضور فعالیت ندارد و در حد کسی که در برخی گروه ها عضو است سری به این نرم افزار پیام رسان می زند، گفت: «در تلگرام خیلی فعال نیستم. برخی گروه ها که عضو هستم را می خوانم و دوست دارم در این فضا حضور داشته باشم اما در این شبکه ها مانند واتس آپ و تلگرام فعال نیستم.»
کامنت مخالف را پاک نمی کنم
زائری می گوید تمام تلاشش در این است که کسی را بلاک نکند و کامنتی را پاک نکند: «وقتی اصول پذیرفته شود، به مخاطب حق می دهم نسبت به پست من اظهار نظر کند و او اجازه دارد در آلبوم شخصی من که در آن تصاویر، دلنوشته ها، دیدگاه های من است سهیم شود و طبیعتا باید به او حق بدهم دیدگاه و نظرش را ابراز کند.
برای همین تلاشم بر این است حتی المقدور کامنتی را پاک و کسی را بلاک نکنم. معمولا حرف های رکیک که خوشایند صفحه نیست را ناچار حذف کرده ام اما وقتی به دلیل نظری مخالف او را بلاک نکردم، همین فضا موجب شکل گیری برخی روابط دوستانه می شود.»
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
حجت الاسلام محمد علی ابطحی ، حجت الاسلام محمدرضا زائری ، اینستاگرام ، شبکه های اجتماعی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
آبان ماه 1321 به دنیا آمد و از همان کودکی و از زمانی که خودش را شناخت شیفته عالم هنر و به خصوص تئاتر شد. او حالا و پس از گذشت چند دهه نه تنها خودش در دنیای هنر جایگاه خاصی دارد بلکه فرزندانش (کمند و سپند امیرسلیمانی) هم به این حرفه روی آورده اند و از آنها هم کارهای زیادی را شاهد بوده ایم.
هفته نامه سلامت - محبوبه ریاستی: آبان ماه 1321 به دنیا آمد و از همان کودکی و از زمانی که خودش را شناخت شیفته عالم هنر و به خصوص تئاتر شد. او حالا و پس از گذشت چند دهه نه تنها خودش در دنیای هنر جایگاه خاصی دارد بلکه فرزندانش (کمند و سپند امیرسلیمانی) هم به این حرفه روی آورده اند و از آنها هم کارهای زیادی را شاهد بوده ایم.
سعید امیرسلیمانی در کارهای زیادی از جمله دندان طلا، روز باشکوه، آبادانی ها و ... بازی کرده است. او چند وقتی است که پس از یک دوره بیماری سرحال تر شده و خوشبختانه حال و هوای خوبی پیدا کرده است. با این هنرمند پیشکسوت گپی زده ایم که می خوانید.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
سعید امیرسلیمانی ، بازیگر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
علیرغم تنوع و تکثر رسانهها و منابع خبری، همچنان شاهد هستیم که برخی اخبار، رویدادها و موضوعات مهم از سوی رسانههای «جریان اصلی» جهان نادیده گرفته میشوند.
خبرگزاری تسنیم: علیرغم تنوع و تکثر رسانهها و منابع خبری، همچنان شاهد هستیم که برخی اخبار، رویدادها و موضوعات مهم از سوی رسانههای «جریان اصلی» جهان نادیده گرفته میشوند.
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ، با وجود گسترش بیش از پیش رسانهها و دسترسی بیشتر به منابع اطلاعاتی مختلف باز هم این گونه به نظر میرسد که برخی اخبار مرتبط با وقایع و رویدادهای مختلف یا چندین روزی تأخیر بازتاب یافته و یا سانسور شدهاند.
این نکته از آن جنبه اهمیت دارد که حدود 90 درصد رسانههای خبری آمریکا - نشریات و شبکههای سنتی که گزارشگران تمام وقتی را استخدام کردهآند - توسط شش بنگاه کنترل میشوند.
این وبگاه در ادامه فهرستی از 10 ماجرا، رخداد و یا واقعه که مورد توجه رسانهها قرار نگرفته و پوشش نیافته است را ارائه کرده است:
1. نیمی از ثروت جهان در اختیار یک درصد از جمعیت جهان است.
2. صنعت نفت به طور غیرقانونی فاضلاب ناشی استخراج نفت شل را به داخل سفرههای زیر زمینی آب دفع میکند.
3. 89 درصد قربانیان حملات پهپادی در پاکستان به عنوان شبهنظامی شناسایی نشدهاند.
4. مقاومت مردمی در مقابل سرقت منابع آبی توسط بنگاههای اقتصادی.
5. فاجعه اتمی فوکوشیما عمیقتر شده است.
6. تأثیرات جهانی ناشی انتشار گاز فزاینده متان و گرمشدن دمای قطب شمال.
7. هراس از جاسوسی دولتها حق آزادی بیان نویسندگان را تضعیف کرده است.
8. اینکه چه کسانی و به چه میزان به دست پلیس کشته میشوند.
9. میلیونها انسان فقیر کمتر از میلیاردرها از سوی رسانهها مورد توجه قرار میگیرند.
10. کاستاریکا استاندارد و معیار جدیدی را در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر ارائه کرده است.
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
خبر ,
,
:: برچسبها:
رسانه ، غرب ، سانسور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
نوشته های روی سنگ مزار اشخاص معروف...
متن سنگ قبر کوروش کبیر ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی
میدانم خواهی آمد
من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر
***
متن سنگ قبر پروین اعتصامیآنکه خاک سیه اش بالین است اختر چرخ ادب پروین است گرچه تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
***
متن سنگ قبر فروغ فرخزادمن از نهایت شب حرف میزنم من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه من آمدی برای من م ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
***
متن سنگ قبر فریدون مشیریسفر تن را تا خاک تماشا کردی سفر جان را از خاک به افلاک ببین گر مرا می جویی سبزه ها را دریاب با درختان بنشین
***
متن سنگ قبر فردینبر تربت پاکت بنشینم غمناک کوهی زهنر خفته بینم در خاک از روح بزرگ هنریت فردین شاید مددی به ما رسد از افلاک
***
متن سنگ قبر بابک بیاتسکوت سرشار از ناگفته هاست
***
متن سنگ قبر خسرو شکیباییدر ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد
***
متن سنگ قبر حافظبر سر تربت ما چون گذری همتی خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
***
متن سنگ قبر سهراب سپهریبه سراغ من اگر می آیید نرم وآهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
***
متن سنگ قبر منوچهر نوذریزحق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی
***
متن سنگ قبر وینستون چرچیلمن برای ملاقات با خالقم آماده ام اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست
***
متن سنگ قبر اسکندر مقدونیاکنون گور او را بس است آنکه جهان اورا کافی نبود
***
متن سنگ قبر نیوتنظبیعت وقوانین طبیعت در تاریکی نهان بود خدا گفت بگذار تا نیوتن بیاید..... وهمه روشن شد
***
متن سنگ قبر فرانک سیناترا(بازیگر و خواننده)
بهترین ها هنوز در راهند
انسانهای بزرگ واقعا” بزرگند
***
متن سنگ قبر ویرجینیا وولف (نویسنده)
در برابرت خود را پر میکنم از فرار نکردن
ای مرگ.
***
متن سنگ قبر شاپور
قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست……
***
متن سنگ قبر لودولف کولن(ریاضی دان)
3/141562353589793238462633862279088
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تاریخی ,
,
:: برچسبها:
نوشته ها-سنگ -مزار -اشخاص معروف ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: تکلیف حال حاضر ما به دست گرفتن پرچم شهدا و پایبندی بر پیمان خود با شهدا و امام شهدا است.
به گزارش ایسنا، امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان که امروز در مراسم تشییع پیکرهای پاک 6 تن از سربازان شهید ارتش سخن میگفت،افزود: شهیدان در راه دفاع از دین جان خود را فدا کردهاند.
وی در بخش دیگر سخنانش اظهار کرد:به برکت خون شهدا، جمهوری اسلامی ایران امروزه میتواند در مجامع بینالمللی از منافع خود دفاع کند و به عنوان یک قدرت بزرگ در سطح منطقه و حتی جهان مطرح است.
:: موضوعات مرتبط:
ارتش ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
ارتش جمهوري اسلامي ايران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 22 آذر 1394
|
|
راننده یک دستگاه پراید به دلیل خواب آلودگی به درون دره 200 متری سقوط کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: راننده یک دستگاه پراید به دلیل خواب آلودگی به درون دره 200 متری سقوط کرد.
سه شنبه هفته گذشته راننده خودرو پراید به دلیل خواب آلودگی در حین رانندگی به درون دره ملاشوره در محور شیراز به یاسوج بعد از تنگ سرد که 200 متر عمق دارد سقوط کرد و ماشینش بیش از 50 بار غلتید.
خوشبختانه راننده پراید که تنها سرنشین آن بوده توانسته به تنهایی از دره بالا بیاید و هم اکنون در سلامت کامل به سر می برد.
:: موضوعات مرتبط:
حوادث ,
,
:: برچسبها:
پراید ، دره ، سقوط ، عکس ، یاسوج ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
بیش از یکصد میلیاردر قول دادهاند حداقل نیمی از ثروت خود را به هنگام زندگی یا پس از مرگ ببخشند.
برترین ها: بیش از یکصد میلیاردر قول دادهاند حداقل نیمی از ثروت خود را به هنگام زندگی یا پس از مرگ ببخشند. مارک زاکربرگ هم با بخشیدن ۹۹ درصد سهم خود از سهام فیسبوک به کلوپ میلیاردرهای بخشنده پیوست.
به گزارش برترین ها به نقل از دویچه وله، مارک زاکربرگ و همسرش پریسیلا چان، به مناسبت تولد دخترشان اعلام کردند که ۹۹ درصد از داراییهای خود از سهام فیسبوک را که ارزش آن امروز به بیش از ۴۵ میلیارد دلار میرسد، در طول حیات خود صرف امور خیریه خواهند کرد.
خانواده زاکربرگ اعلام کرد:« «ما معتقدیم که جان و زندگی همه انسانها ارزشی برابر دارد و جامعه ما موظف است که اوضاع را برای کسانی که در آینده پا به دنیا میگذارند بهبود بخشد.»
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
ثروتمندان جهان ، بخشیدن ثروت ، مارک زاکربرگ ، بیل گیتس ، وارن بافت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
یکی از مهمترین اتفاق هایی که در روزهای آغازین ماه آذر در دنیا رخ داد، سفر ولادیمیر پوتین، رییس جمهور قدرتمند روسیه به ایران بود. حضور او در ایران، لنز دوربین خیلی از رسانه ها را به تهران کشاند.
هفته نامه تماشاگران امروز - رومینا تیموری: یکی از مهمترین اتفاق هایی که در روزهای آغازین ماه آذر در دنیا رخ داد، سفر ولادیمیر پوتین، رییس جمهور قدرتمند روسیه به ایران بود. حضور او در ایران، لنز دوربین خیلی از رسانه ها را به تهران کشاند.
پوتین که اخیرا از سوی فوربس به عنوان قوی ترین مرد دنیا معرفی شده است در حالی به ایران سفر کرد که برای امنیت او و سایر سران حاضر در اجلاس اوپک گازی، تمهیدات زیادی اندیشیده شده بود. با این همه پوتین به این تمهیدات بسنده نکرد و ماشین مخصوص خود را هم به ایران آورد.
این مسئله به سرعت مورد استقبال شبکه های اجتماعی قرار گرفت. خیلی ها دوست داشتند بدانند او کجا اقامت خواهد کرد و مثلا چه غذایی خواهد خورد. شاید برای تان جالب باشد که بدانید رهبران بزرگ دنیا که از قضا مانند پوتین خوی جاه طلبی هم دارند، عادت های غذایی عجیبی دارند.
در گزارش پیش رو عادت های عجیب دیکتاتورهای سابق جهان را مرور می کنیم.
هیتلر
احتمالا تعجب خواهید کرد اما بد نیست بدانید دیکتاتور بزرگ آلمان نازی یک گیاهخوار بود و تا آخر زندگی اش فقط پوره سیب زمینی و سوپ خورد. وب سایت بیزنس اینسایدر که این گزارش را منتشر کرده درباره علت گیاهخواری او گمانه زنی جالبی کرده است: «شاید گیاهخواری هیتلر نشأت گرفته از ایدئولوژی او بوده است. البته یک فرضیه دیگر نیز وجود دارد: احتمالا هیتلر به دلیل ابتلا به نفخ مزمن و یبوست ترجیح داده بود فقط رژیم غذایی گیاهخواری را دنبال کند.»
بد نیست بدانید 15 نفر پیش از هیتلر غذای او را امتحان می کردند. اگر هیچ یک در طول 45 دقیقه نقش بر زمین نمی شدند، آن غذا برای هیتلر سرو می شد.
ژوزف استالین
ژوزف استالین که محبوب جناب پوتین هم هست، عاشق غذاهای گرجستانی بود. گردو، سیر، آلو، انار و شراب بخش اصلی آشپزی گرجستانی محسوب می شوند. جالب اینجا است که یکی از آشپزهای شخصی ژوزف استالین «اسپیریدون پوتین» بود. او پدربزرگ ولادیمیر پوتین، رییس جمهور کنونی روسیه است و احتمالا علاقه ولادیمیر به خوی دیکتاتوری استالین هم از همین جا نشأت می گیرد!
بنیتو موسولینی
دیکتاتور فاشیست ایتالیا، عاشق سالاد سیر و لیموی تازه بود و اعتقاد داشت که غذاهای فرانسوی «مزخرف» هستند. موسولینی مایل بود تا در خانه اش و در کنار همسر و پنج فرزندش غذا بخورد. زمان سرو غذا در خانه آنها رأس ساعت خاصی بود و همه افراد باید پیش از ورود او، سر میز حاضر می شدند.
کیم جونگ ایل
رهبر افسانه ای کره شمالی، عاشق سوپ باله کوسه و سوپ گوشت سگ بود! ایل اعتقاد داشت که این گونه غذاها به او مصونیت و قدرت می بخشد. کیم جونگ ایل بین سال های 1994 تا 2011 رهبر کره شمالی بود و با بحران اقتصادی نیز دست و پنجه نرم می کرد.
گفته می شود او گروهی از زنان را به استخدام خود درآورده بود تا دانه دانه برنج هایی که برای او سرو می شوند را از نظر اندازه، رنگ و وزن بررسی کنند تا تفاوتی با هم نداشته باشند.
عیدی امین
عیدی امین، رهبر خودکامه، دیکتاتور نظامی و همچنین سومین رییس جمهور اوگاندا از ژانویه سال 1971 تا آوریل سال 1979 بود. بیزنس اینسایدر گزارش داده که او روزی 40 پرتقال می خورد و در زمان تبعیدش در عربستان سعودی، از طرفداران رستوران آمریکایی KFC شده بود. عیدی امین عاشق بز بریانی، کاساو و نان ارزان بود.
بد نیست بدانید عیدی امین از طریق کودتای نظامی، رییس جمهور منتخب را کنار زد و خود را به عنوان رییس جمهور جدید معرفی کرد. او هشت سال با وقاحت تمام حکومت کرد و حدود 300 هزار نفر را کشت.
عیدی امین اینطور فکر می کرد که پرتقال، ویاگرای طبیعت است. امین برای مدتی عاشق تمام عادات غذایی بریتانیایی از جمله چای بعدازظهر شده بود. نکته جالب اینکه حتی شایعاتی مبنی بر آدم خوار بودن عیدی امین نیز وجود دارد!
نیکولای چائوشسکو
چائوشسکو طرفدار لازانیای سبزیجات، گوجه، پیاز، سالاد و استیک بود. نیکولای چائوشسکوف رییس حزب کمونیست رومانی بین سال های 1965 تا 1989 میلادی بود. آزادی بیان محدود و هر نوع مخالفتی با اشد مجازات در دولت او همراه بود. پلیس مخفی نیز حضوری فعال در آن سال ها داشت.
چائوشسکو با غذاهایی که ظاهر و تزیین خوبی نداشتند، برخورد خوبی نداشت. او گاهی غذاهایی که در مراسم رسمی برایش آورده می شد را روی زمین می انداخت و تا می توانست با پا روی آنها می کوبید!
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
نظامی ,
تاریخی ,
,
:: برچسبها:
رهبران قدرتمند ,
رهبران قدرتمند دنیا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
سفره ایرانی در سدههای گذشته تا چند دهه اخیر، از خوراکی مایع که به گونه عام «آش» نامیده میشد، تهی نبوده است؛ این خوراک البته گاه و البته درمیان بخشهایی از طبقات مردم، وجه غالب سفره بوده، گاه، عمدتا بر اثر دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی، به پیرامون رانده شده است.
روزنامه شهروند: آش در زندگی ایرانیان روزگار گذشته، دستکم در طیفی گسترده از جامعه، جایگاهی ویژه و یگانه داشته است.
نفوذ این خوراکسنتی در این جامعه پایبند به سنتها، تا آنجا ژرف و استوار بوده که واژه «آشپز» را از فردی که آش میپخته، در گذر زمان بهطور عام، به فردی که وظیفه پخت هرگونه غذایی را برعهده داشته، عمومیت بخشیده است.
سفره ایرانی در سدههای گذشته تا چند دهه اخیر، از خوراکی مایع که به گونه عام «آش» نامیده میشد، تهی نبوده است؛ این خوراک البته گاه و البته درمیان بخشهایی از طبقات مردم، وجه غالب سفره بوده، گاه، عمدتا بر اثر دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی، به پیرامون رانده شده است.
ایرانیان و غیرایرانیانی که در دورههای تاریخی سفره مردمان این سرزمین شرقی را وصف کردهاند، بر وجود و حضور این خوراک در وعدههای غذایی، تأکید ورزیدهاند.
اگر از مردمان طبقات پایین جامعه بگذریم که نان و آش، قوت غالبشان بهشمار میآمده، سفره طبقه اعیان و اشراف نیز از آش بیبهره نبوده است.
به توصیف اوژن اوبن، سفیر فرانسه در ایران روزگار قاجار، با وجود آنکه در میان اعیان، «در هر خوراک ایرانی، دو غذای اجتنابناپذیر که از برنج درست میشود، همیشه در وسط سفره حاضر است»، آش باز حضور پررنگ دارد.
بررسی سفره و گونهها و سبکهای غذایی مردمان یک سرزمین میتواند، یافتههایی ارزشمند درباره شیوه زندگی آنها از جنبههای اجتماعی، اقتصادی حتی سیاسی به پژوهشگران واگذارد.
فریدون سلطانمحمدی، صاحب دکان «آشپزیسنتی سرچشمه»، بهعنوان قدیمیترین آشپزی پایتخت، راوی «آنروزها»ی مردم تهران و سبک غذایی آنهاست.
سلطانمحمدی در سال ١٣١٠خورشیدی در تهران زاده شده است. او آش را مهمترین غذای بیشتر مردمان تهران در یک سده گذشته میداند که بهدلایل گوناگون، جایگاهی ویژه در سفرهشان یافته بود.
این آشپزی قدیمی تهران، به سنت کاسبها در روزگار گذشته، هنوز هم مزد کارگرهایش را بهروز میدهد، «چون دوست دارم کارگرها هر شب که به خانه میروند، مزد کار روزانه خود را گرفته باشند».
جناب سلطانمحمدی! آنگونه که از توصیف شفاهی شما پیش از آغاز گفتوگو برمیآید، زندگی خانوادگی شما گویا از دههها پیش با آش و دیگر غذاهای مایع پیوند خوردهاست.
من در آغاز در پاچنار در خیابانخیام کار میکردم. از کودکی یعنی حدود ٧ یا ٨سالگی در مغازهای کار میکردم که آش شلهقلمکار، کباب، حلیم، فرنی و شیربرنج به مشتریها میداد.
مغازه برای فردی به نام قاسم آقاسی، شوهر خواهرم بود. من پیش او شاگردی و کارگری میکردم. روزی ٤ قران مزد میگرفتم. عمویم هم دکانی معروف داشت که اکنون آشپزی سنتی سرچشمه و مکان چند ١٠ساله فعالیت من است.
شنیده بودم که در آن زمان، بسیاری از تهرانیها صبحانه را بیرون از خانه میخوردند.
در آن زمانه بیشتر کسانی که برای کار یا هر برنامه دیگری، صبح از خانه باید بیرون میآمدند، صبحانه را حتما بیرون در مغازهها میخوردند.
معمولا در خانه بساط چای و صبحانه نبود. غذاهایی که مردم و مشتریهای ما در آن زمان بیشتر میخوردند، صبحها حلیم با روغن کرمانشاهی بود، اگر کسی سرما میخورد، با یک کاسه فرنی، کارش راه میافتاد! برای ظهر معمولا شیربرنج و آش شلهقلمکار میخوردند.
روغن کرمانشاهی زیاد بود و روغن دیگری نبود که مردم و غذافروشیها استفاده کنند. غذاهای آن زمان مقوی بود.
مغازهای که در پاچنار اشاره کردید، صبحها کار خود را آغاز میکرد؟
مغازه قاسمآقا از صبح تا ساعت ٤ غذا داشت. مشتریهای مغازه ما در پاچنار، همه بازاری بودند؛ مشتری خانگی کمتر داشتیم. غذاها را در کاسه گلی میریختیم و قاشق چوبی در آن میگذاشتیم و به مشتریها میدادیم. کاسه چینی در آن زمان زیاد نبود.
آن زمان، چند آشفروشی مشهور در تهران بود؟
در میان آشفروشیهای معروف و باسابقه قدیم، یکی در چهارراه گلوبندک به نام رضا آشی، معروف بود. یک حلیمپزی هم به نام حاج میرزا عبدالله در گلوبندک، شهرت داشت.
اینها غذای خوب با جنس اعلا به مردم میدادند. یکی هم به نام حاجعلی آقای نادری بود که کباب خوب دست مردم میداد. یک آشفروشی معروف هم در پاچنار بود که برای شوهر خواهرم بود و من در نوجوانی آنجا کار میکردم.
قدیمترین آشپزی تهران هم امروز، مغازه ما است که در چهارراه سرچشمه قرار دارد. آش در گذشته در میان تهرانیها، بیشتر شلهقلمکار بود. آش رشته در آن روزگار چندان طرفدار نداشت.
به قاشقهای چوبی برای خوردن آش اشاره کردید. مردم، غذاهای دیگر را نیز با قاشق میخوردند؟
کباب را در آن زمان با دست میخوردند و قاشق و چنگال برای خوردن آن نبود. خیلی هم رسم نبود که کباب را با قاشق یا چنگال بخورند. مشتریهایی که کبابخور بودند، هنگامی که به مغازه میآمدند، ابتدا دستها را میشستند، سپس سراغ نان و کباب میرفتند. قاشق تنها برای خوردن غذاهای آبکی به کار میرفت.
در همان زمان هم که آش را با قاشقهای چوبی میخوردند، باز مشتریهایی بودند که نان را در کف دست میگرفتند و آش را روی آن میریختند و میخوردند. باور نمیکنید امروزه هم بعضی از مشتریها آش را همینگونه میخورند!
قاشقهای چوبی، یکبار مصرف که نبود؟
قاشقهای چوبی، همیشگی بود؛ هر مشتری که غذایش را میخورد، آنها را میشستیم و به نفر بعد میدادیم.
درست است که امروز این کارها از نظر بهداشتی خوب نیست اما در آن زمانه همه عادت داشتند. در آن زمان قاشقهای فلزی از جنسهایی مثل استیل و آلومینیوم نبود. شیر آب نبود که کاسههای گلی و قاشقهای چوبی را در زیر آب بشوییم؛ منبع آب در مغازه بود که زیر آن میشستیم.
ابتدا قاشقهایی روی آمد که به روحی معروف شد. قاشقهای استیل بعد از آن رایج شد. کاسههای استیل و ملامین هم بعدا آمد. این ظرفها و قاشقهای فلزی چون تمیز بود مردم با رغبت استقبال میکردند.
پیش از آن چطور؟ مردم نمیترسیدند که اگر با دست یا با قاشقهای چوبی که غذا به آن میماند و میچسبد، غذا بخورند، بیمار شوند؟
با وجود آنکه غذا را با دست میخوردند یا با همان قاشقهای چوبی، مردم زیاد مریضی نداشتند. دستها را پیش از غذا میشستند. با همه اینها از نظر آب در مضیقه بودند.
آب در زمانه بچگی ما بیماریهایی مثل آبله، زرد زخم و سالک میآورد؛ اصلا بیشتر مردم سالکی بودند؛ با این وجود، خوشبهحال آن روزها! مردم آب را در حوض یا آبانبار میریختند و ذخیره میکردند.
اینها بیشتر خانوادههایی بودند که پول چندان در دستوبالشان نبود. کسانی که پول بیشتر داشتند، دو زار میدادند تا از چرخیهایی که آب شاه را میآوردند، یک سطل آب بخرند. آب تهران از بالا شهر میآمد.
میرآب نصف شب در خانهها را میزد و میگفت که بریزید در آبانبارتان. مردم همین آب را میریختند اما آب آن واقعا گند بود. خوب نبود اما مردم مجبور بودند آن را بخورند. این بود، تا زمانی که آب لولهکشی به تهران آمد. البته آب لولهکشی در بهبود شرایط بهداشتی تأثیر زیاد داشت و پس از آن بود که وضع تهران خوب شد.
قیمت غذاهایی مانند آش و حلیم چگونه بود؟ یک قیمت داشتند؟
آن روزهایی که نوجوان بودم و در مغازه پاچنار کار میکردم، قیمت هر پرس آش، حلیم و شیربرنج، یک قران بود.
این یک قرانی که اشاره کردید، از آن موضوعات جالب تاریخ ما است. تا پیش از رواج ريال بهعنوان واحد پول، اصطلاحات فراوانی برای واحد پول داشتیم که موجب سردرگمی هم میشد.
٥ دینار یک شاهی بود. ١٠ دینار، یک صنار میشد. یک عباسی، ٤ شاهی و دو عباسی، ٨ شاهی بود. ٢٠ شاهی یا همان ٥ عباسی، یک قران میشد.
دوره ما اسکناس زیاد نبود؛ تقریبا نبود. مردم پول خرد داشتند که در کیسه میریختند. اسکناسهایی هم که بود، پنج زاری و یک تومانی بود. جنس ١٠شاهی از برنج و یکقرانی و دو زاری از نقره بود. دینار از مس ساخته میشد.
به موضوع آش بازگردیم. این مغازه سرچشمه که برای عمویتان بود، از چه زمانی کار خود را آغاز کرد؟
عمویم، حاجعلی آفتابساغر اینجا را در دوره پهلویاول راهانداخت. طاق مغازه را ببینید، زلزله نمیتواند هیچ کاری کند! اینجا از حدود سالهای ١٣٠٧ و ١٣٠٨ به مردم تهران آش میداد.
زمانی که او درگذشت من به اینجا آمدم و اکنون تقریبا ٥٠سال است در اینجا کار میکنم. حاجعلی آدم خیرخواهی بود و به مردم میرسید.
برنج، روغن و خاک زغال به مردم بهویژه فقیران کمک میکرد. اصلا یکی از دلایل روشن ماندن چراغ اینجا، همان خیرخواهیهای عمویم است.
پاچنار در بازار بود و طبیعتا مشتریها نیز بازاری بودند. مغازه سرچشمه، مشتریهای دیگری هم داشت، مثلا زنان؟ مغازه ما از آغاز کوچک بود و مشتریهایمان فقط مرد نبودند. البته در آن روزگار مد نبود که زنها به چلویی و رستوران بروند. اگر هم غذا میخواستند، میگرفتند و به خانه میبردند.
درون مغازه نمیآمدند، فقط برای بردن به منزل سفارش میدادند. مردم خوب نمیدانستند که زن به رستوران برود. به همین دلیل زنها هم هیچگاه رستوران نمیرفتند. پای زنها در دوره پهلوی دوم یواشیواش به رستورانها و اینجور جاها باز شد.
مردم تهران در روزگاری که شما اشاره میکنید، به آش علاقه زیاد داشتند. دلیل ویژه داشت؟
آش جزو غذاهایی بود که مردم، زیاد میخوردند. بیشتر مردم در روزگاری که من کودک بودم، وضع مالی مناسبی نداشتند. درآمد چندانی نداشتند. آش هم از غذاهایی بود که ارزان درمیآمد. کباب هم البته چندان گران نبود، سیخی یک قران! چلوکباب دو زار بود. غذاهای دیگر هم به یک تومان نمیرسید.
خاطرات عمومی یک آشپز!
در دورهای که نوجوان بودم، کلا دو خیابان سنگفرش در تهران داشتیم؛ یکی از دم مجلس یعنی سهراهشاه بود تا ایستگاه راهآهن، یکی هم از دم توپخانه تا کاخ مرمر که چهارراه پهلوی نامیده میشد. لالهزار هم حتی در آغاز سنگفرش نبود. فقط همین دو خیابان سنگفرش را داشتیم، بقیه خاکی بود. آسفالت هم که هنوز نیامده بود.
اینجا که مغازهمان است، از همان زمان سرچشمه نام داشت، چون سرچشمه آب بود. قنات حاج علیرضا از بالای کوه شمیران به پایین شهر که میآمد، وقتی به اینجا میرسید وسط خیابان به بالای زمین میآمد. پایینتر یعنی به سوی بوذرجمهری که محله کلیمیها به شمار میآمد، بنبست بود.
در دوره پهلوی اول کنتراتچیها به دستور حکومت ظرف ٣٠ روز تا بوذرجمهری خیابان کشیدند؛ بعد روی آب را بستند و از پیادهرو کانال زدند که آب به سمت پایین میرفت. حالا دیگر سرچشمه آب ندارد، ولی آن زمان آب فراوان داشت.
در ماجرای کشف حجاب، سر بازار پاچنار، خودم دیدم که پاسبان چادر یک زن را کشید و پاره کرد. آن زن هم جرأت نمیکرد چیزی بگوید، هر طور بود چیزی بر سر کشید و رفت.
مغازه ما نزدیک مجلس شورای ملی بود، به همین دلیل هر بار که شلوغی و تظاهرات میشد، در مغازه را میبستیم تا شرایط درست و آرام شود. شلوغیهای دوره مصدق را خوب یادم است. آن دوره هر کاسه آش را دو قران میفروختیم.
از نظر من که بیش از ٧٠سال است در این صنف کار میکنم، تا پیش از شهریور ١٣٢٠ که متفقین ایران را اشغال کردند، جنسقلابی در تهران نبود، همه چیز به خوبی پیش میرفت. بعد از آن بود که دوز و کلک و جنسهای قلابی رایج شد. سال ١٣٢١ هم که قحطی نان پیش آمد. یادم است که نانی به نام نان سیلو میپختند که کلفت بود.
صبح تا ظهر هم بیشتر نان نمیدادند. دولت به مردم کوپن نان میداد و وقتی هم که نان تمام میشد، با همان کوپن میرفتیم سیبزمینی و دمپختک میگرفتیم. در آن دوره قحطی کسی نبود که به مردم کمک کند. یک مشت پولدار حریص در همین تهران بودند که به مردم کمک نمیکردند.
مردم در گذشته رحم و مروت بیشتری داشتند؛ با هم خوب و سازگار بودند، اما حالا نه! هر زمان به هم میرسیدند مهر و محبت نشان میدادند. کرایه یک اتاق در ماه ٢٥ تا ٣٠تومان بود. صاحبخانهها بیشتر نمیگرفتند، چون مردم هم درآمد بیشتری نداشتند. مملکت اینجور بود!
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
آش خوری ، فریدون سلطان محمدی ، آشپزی تهران ، آش فروشی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: روابط ما با روسیه در زمینه خرید تجهیزات برقرار است و در این راستا خرید تانک تی۹۰ را در دستور کار داریم و انشاءالله قراردادهای مربوطه نیز منعقد خواهد شد.
خبرگزاری تسنیم: فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: روابط ما با روسیه در زمینه خرید تجهیزات برقرار است و در این راستا خرید تانک تی۹۰ را در دستور کار داریم و انشاءالله قراردادهای مربوطه نیز منعقد خواهد شد.
امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش عصر امروز در مراسم اهدای احکام رؤسای هیئتهای ورزشی این نیرو در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالی درخصوص برگزاری رزمایشهای ارتش گفت: پایان این ماه یا ماه آینده یک رزمایش ضدتروریستی و رهایی گروگان را خواهیم داشت.
وی افزود: این رزمایش مرتبط با تهدیدهای داعش و هر گروهک تروریستی دیگری است که بخواهد در مرزهای ما یا در داخل کشور اخلال ایجاد کند.
فرمانده نزاجا تصریح کرد: داعش و هر گروهک تروریستی در حدی نیست که ما بخواهیم عمده برنامههایمان را روی آن صرف کنیم، اما انشاءالله رزمایشی مرتبط با این موضوع در منطقه اطراف تهران برگزار خواهیم کرد.
امیر پوردستان در پاسخ به سؤال دیگری درباره همکاری ایران و روسیه و خرید تجهیزات از این کشور نیز گفت: ما در حوزههای دفاعی و ارتقای توان نظامی کاری به برجام و غیربرجام نداریم و از همه ظرفیتها استفاده خواهیم کرد. هر چند خط قرمزهایمان در زمینه سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبی را مورد توجه قرار داده و خواهیم داد.
وی افزود: ما از همه ظرفیتهای هر کشوری که باشد برای ارتقای توانمندیهایمان استفاده خواهیم کرد.
فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان "بخشی از تجهیزاتمان را رونمایی میکنیم، اما بخش دیگری را که ملاحظات امنیتی دارد، اعلام نمیکنیم"، تصریح کرد: روابط ما با روسیه در زمینه خرید تجهیزات برقرار است و در این راستا خرید تانک تی90 را در دستور کار داریم و انشاءالله کارشناسان ما نیز در این راستا به این کشور سفر خواهند کرد و قراردادهای مربوطه نیز منعقد خواهد شد، اما تاکنون قراردادی به امضا نرسیده است.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اخیراً برخی رسانهها از جمله رویترز اعلام کردهاند که یک بالگرد ارتش ایران از عراق به سوریه رفته است، گفت: حضور جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه مستشاری است و این مستشاری چه هوایی باشد و چه زمینی صورت میگیرد.
امیر پوردستان همچنین درباره تأمین امنیت مرزهای شرقی کشور نیز اظهار داشت: آمایش سرزمینی پس از انقلاب دستخوش تغییراتی شد و در توزیع جدید تقسیم مناسبی برای مرزهای شرقی صورت گرفت و با توجه به تدبیر مقام معظم رهبری مرزهای شرقی مانند سایر مرزها از استحکام بالایی برخوردار شد. هرچند استقرار ما در این مرزها کامل نشده، اما استقرار عملیاتی و موردی داریم و اگر تهدیدی متوجه شود نیروهای مسلح آن را در نطفه خفه خواهند کرد.
امیر پوردستان همچنین طی سخنانی در این مراسم با تأکید بر افزایش ورزشهای حرفهای در نیروی زمینی ارتش گفت: ما بحث سرویسدهی اماکن ورزشی به غیرنظامیان را در دستور کار داریم و اعلام کردهایم پادگانهای ما در مناطق مرزی و محروم امکانات ورزشیشان را در اختیار مردم عادی قرار دهند.
وی افزود: ورزشکاران ما باید متناسب با تهدیدات، رنگ و بوی ورزشی خود را تغییر دهند تا هم به رسالت ورزشی خود عمل کنیم و هم قابلیت فیزیکیمان را در برابر تهدیدات و جنگهای نیابتی بالا ببریم.
در پایان این مراسم نیز امیر پوردستان از سه ورزشکار نیروی زمینی ارتش به نامهای الهه احمدی، محسن صمدی و علیاصغر موسوی که در عرصههای جهانی موفق به کسب مدال شدند، تقدیر کرد.
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
ارتش ,
نظامی ,
,
:: برچسبها:
نزاجا ,
روسیه ,
تانک ,
ارتش ,
پوردستان ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت:دانشجویان در تمامی مقاطع بحرانی کشور نقش ارزشمندی را ایفا کردهاند
به گزارش ایسنا، امیر سرتیپ دوم ستاد ابراهیم گلفام در سومین کنگره ملی شهدای دانشجوی شهرستان نیشابور گفت: دانشجویان در مقاطع مختلف و بخصوص در بحرانها نقش تعیینکنندهای را ایفا کردند که در یکی از آن مقاطع، در روز 16 آذر سال 32 و در اعتراض به سفر معاون رئیس جمهور امریکا به ایران، تا پای جان برای تحقق آرمانهایشان ایستادگی کردهاند.
رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه گفت: دانشجویان در جریان انقلاب اسلامی پیشرو بودند و هسته اصلی این حرکت توسط شهید مطهری پایهگذاری شده بود و بعد از پیروزی انقلاب نیز برای جامع عمل پوشیدن شعارهای انقلاب در کمک به محرومین در نقاط دورافتاده و همچنین مقابله با گروهکهای منافقین پیشروبودند. در مقطع دفاع مقدس نیز دانشجویان به وظیفه خود در حضور مناطق عملیاتی عمل کردند و شهدای گرانقدری را تقدیم نمودند که این 28 دانشجوی شهید از جمله این عزیزان هستند.
امیر سرتیپ گلفام از خاطرات خود در دفاع مقدس به خاطره جانبازی شهید سید باقر موسوینژاد در ارتش اشاره کرد و گفت: این شهید عزیز در دوران دانشجویی دانشگاه افسری به افتخار جانبازی نائل گشته؛ لیکن به این جانبازی بسنده نکرده و به طور داوطلب با نیروهای مردمی به جبهههای حق علیه باطل شتافت و در نهایت در عملیات آزادسازی مهران به شهادت رسید. شهید موسوینژاد چه در مبارزات سیاسی و انقلابی در پیروزی انقلاب و چه در دوران دانشجویی دانشگاه افسری ارتش از نظر تعهد، شجاعت و شهامت الگوی دیگران بوده و مقام شامخ شهادت، جایگاه واقعی این شهید بوده است.
وی در پایان با تبریک دوباره روز دانشجو به تمامی دانشجویان، از دستاندرکاران این کنگره به ویژه دکتر سعیدی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور تقدیر و تشکر و بر ادامه دادن راه شهیدان و تلاش برای ارتقای علمی و پژوهشی و اجرای رهنمودها و تدابیر رهبر معظم انقلاب به دانشجویان و جوانان در دانشگاهها تاکید کرد.
انتهای پیام
:: موضوعات مرتبط:
ارتش ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
ارتش جمهوري اسلامي ايران ، نيروي زميني ارتش ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
|
|
انسانها...
در پارک مریم روی یک صندلی نشسته بودم و از زیبائی محیط لذت میبردم. هوا گرم بود ، ولی صندلی من زیر سایه درختی قرار داشت که خنکی مطبوعی به آنجا میداد.
نزدیک پارک میدان تره باری بود که اغلب مردم از آن خرید میکردند و وقتی به آنجا میرسیدند برای رفع خستگی روی صندلی ها و زیر سایه درخت مینشستند.
چند جوان از راه رسیدند و با هیاهو روی یک صندلی نشستند. اما نشستنشان هم عجیب بود. آنها روی لبه پشتی صندلی نشستند و پای خود را روی کف صندلی ها قرار دادند. در همان حال بلند بلند صحبت میکردند.
چند بار خواستم به آنها تذکر بدهم که روی آن صندلی مردم مینشینند و نباید کفش آنها روی کف صندلی قرار گیرد، اما حقیقت این بود که جرأت نکردم. تقریبا مطمئن بودم اگر حرفی بزنم متلکی بار من میکنند و بی اعتنا کار خود را ادامه میدهند.
واقعا متاسف بودم که فرهنگ ما تا این حد عقب است که حتی رعایت نشستن روی صندلی را نمیکنیم.
خانم نسبتا مسنی در حالیکه سه کیسه نایلنی در دست داشت از سمت میدان تره بار آمد و روی یک صندلی نشست.
وقتی خستگی او برطرف شد کیسه ها را برداشت که برود. در همان موقع یکی از کیسه ها که محتوی سبزی خوردن بود پاره شد و محتویاتش روی صندلی و زمین ریخت. همراه سبزیها مقداری هم خاک و گل بود که صندلی و قسمتی از زمین را کثیف کرد.
خانم ابتدا کیسه خراب را کاملا خالی کرد و سبزی ها را در دو کیسه دیگر جای داد. انتظار داشتم بلافاصله بلند شود و برود . اما دیدم خانم ابتدا سبزی هائی که روی صندلی و زمین ریخته بود جمع کرد و در کیسه قرار داد و سپس دستمال کاغذی از جیبش بیرون آورد و شروع به تمیز کردن روی صندلی نمود.
خاکهای ریخته شده روی صندلی را کاملا تمیز کرد و در همان نایلن پاره شده ریخت و در سطل آشغالی که نزدیک بود خالی کرد.
سپس باز گشت و باز با همان دستمال کاغذی زمین را نیز تمیز کرد و باز خاک ریخته شده را در سطل خالی نمود.
بعد از این کار کیسه ها را برداشت تا برود. وقتی جلوی من رسید بلند بلند بطوریکه جوانها هم بشنوند گفتم: خانم از شما تشکر میکنم که اینطور نظافت را رعایت کردید. مردم روی این صندلی ها مینشینند و واقعا نباید آنها را کثیف کرد.
خانم مسن با لبخندی پاسخ داد: وظیفه هر کسی است که در حفظ پاکیزگی محیط زندگی کوشا باشد و دقت کند. منهم وظیفه ام را انجام دادم.
چشمم به کفشهای جوانها بود که هنوز روی کف صندلی ها قرار داشتند. آن خانم رفت ،اما دیدم بین جوانها ابتدا سکوتی برقرار شد و سپس آهسته از روی صندلی ها پائین آمدند.
یکی از آنها دستمال کاغذی از جیب درآورد و صندلی ها را تمیز کرد و دستجمعی عازم رفتن شدند. وقتی جلوی من رسیدند بی اختیار گفتم: متشکرم ....
لبخندی زدند و دور شدند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
انسانها ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 16 آذر 1394
|
|
جمع آوری موکب ها و بازگشت زائران کربلای معلی پس از اربعین حسینی (ع).
خبرگزاری ایسنا: جمع آوری موکب ها و بازگشت زائران کربلای معلی پس از اربعین حسینی (ع).
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تصاویر ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
کربلا ، اربعین ، عکس ، موکب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 16 آذر 1394
|
|
|
|
|
|
|